کتاب در انتظار ققنوس[1]بهطور مفصل این مسئله را بررسی کرده است، ولی بهطور خلاصه عبارت است از:
1. تصریح امام عسکری7به ولادت حضرت مهدی4؛ راوی میگوید: از امام عسکری7پرسیدم: آیا شما فرزندی دارید؟ امام فرمود: آری.[2]
2. شهادت دادن قابلهها ازجمله حکیمه خاتون (دختر امام جواد7و عمۀ امام عسکری7) به ولادت امام مهدی4؛
3. شهادت عدهای از اصحاب امام عسکری و امام هادی8که در زمان امام عسکری7، حضرت مهدی4را زیارت کرده بودند. همچنین گواهی عدهای دیگر که بعد از شهادت امام عسکری7در دورۀ غیبت صغرا، امام مهدی4را زیارت کردهاند؛
. گواهی وکلای امام مهدی4و مطلعان از معجزات ایشان (شیخ صدوق اسامی افرادی که به معجزات امام عصر4آگاه بودهاند و ایشان را از نزدیک زیارت کردهاند، ذکر کرده است)؛
5. شهادت خدمه، کنیزان و غلامان به رؤیت امام مهدی4؛ (افرادی که در بیت امام عسکری7مشغول خدمت بودند، به همراه برخی کنیزان، ازجمله کسانی بودند که امام مهدی4را ملاقات کردهاند؛ مانند طریفِ خادم از خدمتکاران منزل امام)؛
6. شکل برخورد حکومت وقت، دلیلی بر ولادت حضرت مهدی4است؛ چون معتمد، بلافاصله پس از وفات امام عسکری7، عمّال خود را به منزل آن حضرت فرستاد و دستور داد تا دقیقاً همهجا را تفتیش کنند و امام مهدی4را دستگیر کنند؛
. اعتراف تبارشناسان به ولادت امام مهدی4(مؤلف، نام هشت نسبشناس را میبرد)؛
8. اعتراف علمای اهلسنت به ولادت امام مهدی4(مؤلف، نام هشت نفر را ذکر کرده است).
چه کسانی شاهد و معتقد به ولادت امام مهدی4هستند؟
1. مرحوم ثقةالاسلام کلینی که خود در پایان غیبت صغرا (329ق) رحلت کرده است، در کتاب معتبر کافی فرموده است: حکیمه خاتون، امام مهدی4را در شب تولد و بعد از آن دیده است.[1]
2. در کتاب در انتظار ققنوس با استفاده از منابع معتبر روایی، نام 46 نفری که حضرت را در همان دوران دیدهاند، آمده است که بعضی با گروه چهلنفری خدمت امام میرسیدند. لذا صدها نفر در همان دوران کودکی امام مهدی4را در محضر امام عسكری7دیدهاند.
3. علاوه بر آن، بسیاری از بزرگان اهلسنت نیز ولادت حضرت مهدی4را باور دارند. در کتاب گزارش لحظه به لحظه از میلاد نور،[2]نام بیست تن از بزرگان صاحبکتاب اهلسنت، از هر چهار فرقۀ مالکی، حنفی، شافعی و حنبلی آورده شده است که به ولادت فرزند امام حسن عسكری7اعتقاد دارند؛ حتی بعضی از آنها معتقدند که وی همان مهدی موعود است.
. لازم است به این نکته توجه شود که شیخ صدوق در اینباره میفرماید: صقیل که یکی از کنیزان امام عسكری7بود، عمداً ادعای حامله بودن کرد تا توجه حکومت به او جلب شود و با نگهداری او، از تفتیش مداوم منزل امام عسكری7منصرف شوند.[1]لذا اینکه در بعضی از کتابها آمده «کنیز امام حسن عسكری7دو سال زیر نظر بود و خبری نشد»، دقیقاً طبق یک حرکت فریبنده بود.
امام زمان4در چه شهری به دنیا آمد؟
محل تولد حضرت مهدی4، شهر سامرا (سرّ من رأی) از شهرهای عراق، و محل دفن و حرم دو امام بزرگوار شیعه، یعنی امام علی النقی و امام حسن عسکری8است. همچنین قبر مادر امام زمان4و عمۀ بزرگوار او حکیمه خاتون (دختر امام جواد7) نیز در همان حرم است.
آیهای که امام مهدی4پس از تولد تلاوت کردهاند، چیست و در کدام سوره است؟
حکیمه گوید: امام فرمود: فرزندم را نزد من آور! من سرورم را آوردم... امام فرمود: فرزندم! سخن بگوی! نوزاد پس از گواهی به یگانگی خداوند و درود بر پیامبر اکرم6و پدران بزرگوارشان، آیات پنج و شش سورۀ قصص را تلاوت فرمود: gوَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْوَارِثِینَf،gوَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا یَحْذَرُونَf.[1]
حکیمه خاتون کیست؟
حکیمه خاتون، از بانوان خاندان امامت و رسالت و زنی با کفایت و مؤمنه بود. وی دختر امام جواد7و خواهر امام هادی7و عمۀ امام حسن عسکری7است.[2]لذا ممکن است از این جهت که عمۀ پدر امام زمان است، آن حضرت نیز او را عمه خطاب کنند.
طول عمر
سن دقیق امام زمان4چقدر است؟
روشن است که سن، با گذشت یک سال (حرکت زمین به دور خورشید) افزایش مییابد. با این حساب هر سال، سن امام نیز یک سال زیاد میشود و چون امام، متولد 15 شعبان سال 255 هجری قمری هستند، در روز 15 شعبان سال جاری (1433) سن شریف ایشان به 1178 سال کامل میرسد. البته حضرت با گذشت زمان، پیر و ضعیف نمیشود و همیشه از لحاظ بدنی در سن بین سی تا چهل سال دیده میشود؛[1]یعنی جوانی قدرتمند و قوی است و تا زمان ظهور هم چنین خواهد بود. بهطور خلاصه، امام از نظر سنّی پیر، اما از لحاظ ظاهری، جوان است.
آیا فردی هم داریم که از حضرت مهدی4بزرگتر باشد؟
اگر مراد بزرگی سنّ باشد، حضرت خضر7و حضرت عیسی7قبل از امام زمان بوده و تا کنون زندهاند؛ ولی اگر مراد مقام معنوی باشد (چنانکه از ظاهر سؤال استفاده میشود)، مقام و منزلت معنوی پیامبران و اولیای الهی متفاوت است، و در این میان شأن و موقعیت پیامبر اسلام حضرت محمد6در رتبۀ نخست قرار دارد. هیچ پیامبر و یا فرشتهای وجود ندارد که به حد مقام پیامبر اکرم6برسد. به همین جهت رسول اکرم6اشرف مخلوقات خداوند میباشد.
بعد از پیامبر اکرم6_ طبق بیانات خود آن حضرت _ شخصیت دوم عالم خلقت، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب7است که هیچ پیامبر و فرشتهای (غیر از پیامبر اسلام) به عظمت و بزرگی مقام آن حضرت نمیرسد؛ و همینطور حضرت صدیقۀ طاهره، فاطمۀ زهرا3در رتبۀ بعدی قرار دارد و طبق روایات، خود امام عصر4، آن حضرت را به عنوان الگو و اسوۀ خود معرفی نموده است.[1]بعد از او، امام مجتبی7و امام حسین7میباشند؛ اما نسبت به درجات معنوی بقیۀ ائمه:(نه نفر دیگر) که آیا همه با هم برابرند، یا امام قبلی از امام بعدی برتر است، یا اینکه حضرت حجت4از هشت تن دیگر افضل و برتر است،[2]محل بحث و گفتوگو است.
در میان سایر ائمه، حضرت مهدی4بیش از همه مورد توجه روایات قرار
دارد. شاید به دلیل این است که حضرت مهدی4نقطۀ اوج درخشش سلسلۀ امامت است.
نکتۀ آخر اینکه طبق روایات، همۀ ائمۀ معصومین:با پیامبر6از یک نوراند و همۀ آنان اشرف مخلوقات عالم میباشند و هرکدام در شرایط خاصی زندگی میکردهاند، و لذا تلقی ما بیشتر متأثر از شرایط زمانی خاص آنان میباشد، والا مقام و عظمت آنان برای کسی قابل درک نمیباشد.
بنابراین میتوان گفت که مقام پیامبر6و امیرالمؤمنین7بزرگتر و مقدم بر حضرت مهدی4است، ولی از این نظر که آنان نور واحدند، باید گفت که همگی دارای یک حقیقت میباشند.
چگونه شخصی مثل امام زمان4میتواند عمر طولانی داشته باشد؟
عمر طولانی از نظر عقل و دانش بشری، امری ناممکن نیست و دانشمندان با مطالعۀ اجزای بدن، معتقدند که انسان میتواند سالهای بسیار طولانیای عمر کند و حتی گرفتار پیری و فرسودگی هم نشود.[1]
مهمتر اینکه عمر طولانی، بارها در گذشته تجربه شده است و بهترین دلیل بر امکان یک پدیده، وقوع آن است. هم در کتابهای آسمانی و هم در کتابهای تاریخی، افراد زیادی با نام و نشان و شرح حال یاد شدهاند که عمرشان بسیار طولانی بوده است؛ مانند حضرت نوح7که قرآن دربارۀ او فرمود: «به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم، پس 950 سال در میان آنها درنگ کرد»؛[2]یعنی پیامبری حضرت نوح7تا پیش از توفان این مدت بوده است. در روایات ما برای حضرت نوح7عمری بیش از دوهزار سال ذکر شده است و در تورات و انجیل نیز، از درازعمران یاد شده؛ مثل حضرت آدم7که بیش از نهصد سال عمر کرد.
گذشته از عقل و علم و تجربۀ تاریخی، امکان عمر طولانی در مقیاس قدرت بینهایت خداوند نیز، اثباتشدنی است. قرآن دربارۀ حضرت یونس7فرموده: «اگر او در شکم ماهی تسبیح نمیگفت، تا روز قیامت در شکم ماهی میماند».[3]امام حسن مجتبی7نیز میفرماید: «خداوند عمر او (مهدی4) را در دوران غیبتش طولانی میگرداند، سپس به قدرت خداییاش او را در سیمای جوانی زیر چهل سال آشکار میسازد تا مردمان دریابند که خداوند
بر هر کاری تواناست».[1]
چنین طول عمری نسبت به قدرت خداوند کاری بسیار آسان و شدنی است و خداوند میتواند با قدرت بیپایان خود هرکس را بخواهد زنده نگه دارد. چنانکه حضرت خضر7را که قبل از حضرت موسی7متولد شده هنوز هم زنده نگه داشته است.
علاوه بر آن، علم و اصول زیستشناسی نیز امکان چنین چیزی را نفی نمیکند. عمر انسان حدود معیّنی ندارد که تجاوز از آن حد، غیرممکن باشد. هیچیک از دانشمندان تا به حال نگفتهاند که فلان مقدار سال، نهایت درجهای است که انسانها میتوانند به آن نائل گردند و هنگامیکه بدان پایه رسیدند، مرگشان حتمی است. پس مرگ نیز، مانند سایر بیماریها معلول علل و عوامل طبیعی است که اگر شناخته شوند و از تأثیر آنها جلوگیری شود، میتوان مرگ را به تأخیر انداخت و فرد را تا مدت زیادی زنده نگه داشت. بنابراین عمر طولانی امام زمان4را نباید ناممکن و غیرمعقول دانست، بلکه علم و دانش، عمر بسیار را با حفظ نیروی جوانی و شادابی، امری کاملاً ممکن میداند.
چگونه حضرت صاحبالزمان4با عمر طولانی، در چهل سالگی ظهور میکند؟
گفتنی است که منظور از چهل سالگی، مقدار سالهای حیات ایشان از آغاز میلاد تا زمان ظهور نیست، بلکه منظور این است که در زمان ظهور، چهره و جمال ایشان چنین است. بنابراین منظور، جوان بودن حضرت است، نه سن مشخص، چون قطعاً سن حضرت بیش از این است. همچنانکه علامه مجلسی میفرماید: «در صورت و قیافۀ ظاهری چنین است، یعنی صاحب این امر، همیشه در چهل سالگی دیده میشود و پیری در او اثر نمیکند و قیافهاش را تغییر نمیدهد».[2]