امام زمان4در چند سالگی وارد غیبت صغرا و غیبت کبرا شدند؟
با شهادت امام حسن عسکری7در سال 260 هجری قمری، دوران امامت امام زمان4آغاز شد و از همین زمان، غیبت کوتاهمدت آن حضرت (غیبت صغرا) شروع شد، یعنی حدود پنج سالگی وارد غیبت صغرا شدند و تا سال 329 هجری قمری نزدیک به هفتاد سال ادامه یافت.
غیبت کبرا از سال 329 هجری آغاز شد. لذا امام زمان4در حدود 74 سالگی وارد غیبت کبرا شدهاند. غیبت کبرا تاکنون ادامه دارد.
پدر و مادر امام زمان4در چه سالی متولد شدهاند؟
پدر بزرگوار حضرت مهدی4، امام حسن عسکری7، در روز هشتم یا چهارم یا دهم ربیعالثانی سال 231 یا 232 هجری در مدینه متولد شدهاند.
اما سال تولد مادر بزرگوار آن حضرت مشخص نیست و چیزی در اینباره ثبت نشده یا حداقل به دست ما نرسیده است.
امام مهدی4پدر و مادر خود را در چند سالگی از دست دادند؟
حضرت مهدی4پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری7را در پنج سالگی از دست دادند.[1]نرجس خاتون نیز در سال 261 هجری[2]و طبق نظر شیخ صدوق مادر آن حضرت قبل از رحلت امام حسن عسکری7در سال 260 هجری درگذشته است.[3]پس آن حضرت بیش از پنج سال نداشته که مادرشان را نیز از دست دادهاند.
محل زندگی
آیا امام مهدی4در میان مردم زندگی میکند و ما از شناخت او عاجزیم، یا اینکه در عالم دیگر است و ما او را نمیبینیم؟
میتوان در کیفیت زندگی و غیبت امام مهدی4سه فرض را تصور کرد:
1. امام مهدی4نه بر روی زمین، بلکه در عالمی غیر از عالم مادی حضور دارند؛
2. امام مهدی4روی کرۀ زمین و در میان مردم زندگی میکند، ولی به خواست الهی چشمها توانایی دیدن آن حضرت را ندارند (غیبت شخص)؛
3. امام مهدی4در میان مردم زندگی میکند و مردم هم ایشان را میبینند، اما کسی از هویت ایشان مطلع نیست. یعنی شخصیت ایشان بر مردم مخفی است، نه شخص ایشان (غیبت شخصیت).
آنچه از روایات پیشوایان دینی به دست میآید، فرضیۀ سوم است؛ یعنی حضرت در زمین و ناشناس در میان مردم زندگی میکند و مردم هم ایشان را میبینند، اما نمیشناسند. برخی از این روایات عبارتاند از:
الف) امام صادق7در تبیین کیفیت غیبت امام مهدی4، آن حضرت را به حضرت یوسف7تشبیه کرده و فرمودهاند:
چرا مردم منکرند که خداوند با حجت خود چنان کند که با یوسف کرد؟ او (حجت خدا) در بازارهایشان راه میرود و بر فرشهای آنان گام مینهد ولی مردم او را نمیشناسند؛ تا هنگامی که خداوند به او اجازه دهد که خود را معرفی کند.[1]
ب) آن حضرت در روایت دیگری فرمودهاند:
شباهت امام مهدی4با حضرت یوسف، در پسِ پرده بودن اوست؛ یعنی خداوند کاری کرده که مردم او را میبینند ولی نمیشناسند.[1]
این دو حدیث به وضوح بر زندگی عادی امام مهدی4در میان مردم (البته بهطور ناشناخته) دلالت دارد.
ج) از محمد بن عثمان (نایب دوم امام زمان4) که از احوال حضرت کاملاً آگاه بوده چنین نقل شده است:
به خدا قسم، صاحب این امر (امام مهدی4) هرساله در موسم حج حاضر میشود و مردم را میبیند و میشناسد. آنان نیز او را میبینند، اما نمیشناسند.[2]
هر جمعه در دعای ندبه میخوانیم:
بنفسی انت من مغیب لم یخل منا، بنفسی انت من نازح ما نزح عنا؛
جان فدایت! تو آن غایبی که از میان ما بیرون نیستی، جانم فدایت! تو آن دورشده از وطنی که از ما دور نیستی.
بنابراین، طبق این روایات، فرضیۀ اول (زندگی کردن امام4در عالمی دیگر) و فرضیۀ دوم باطل میگردند.
در روایتی از امیرمؤمنان7در مورد امام زمان4چنین آمده است:
مردم دنبال او میگردند، ولی او را نمییابند. اما به خدا قسم حجت خدا روی زمین است؛ در راهها پیاده میرود، در خانهها داخل میشود، در شرق و غرب حرکت میکند، سخنان را میشنود و بر جماعت سلام میکند، میبیند ولی دیده نمیشود.[3]
خود امام مهدی4هم به ابنمهزیار فرمودند:
پدرم با من عهد کرد نزدیک مردمی که خداوند به آنها غضب کرده نباشم، و به من دستور داد در کوههای سخت و صعبالعبور و سرزمینهای بیآب و علف زندگی کنم.[1]
از این روایات استفاده میشود که حضرت حضوری همیشگی در جامعه داشته و با مردم دیدار و صحبت میکند؛ به منزل بعضی میرود، ولی مردم او را نمیشناسند، و این کارها را بهطور ناشناس انجام میدهد؛ اما محل زندگی و سکونت ایشان داخل شهرها نیست، بلکه در بیابانها و کوهها و محلهای دور از مردم است.
همچنین حضرت دائماً در حال تغییر مکان خود هستند و جای ثابتی برای سکونت ندارند.[2]
امام زمان4کجاست؟
در زمان غیبت کبرا، مکان مشخصی برای سکونت حضرت4ذکر نشده است. البته بعضی از مکانها و مقامها به نام مبارک ایشان مزین است، مانند مدینۀ منوره و مکۀ معظمه؛ چون حضرت هرساله در مراسم حج حضور دارند. در مکانهای خاص دیگری مانند مسجد مقدس جمکران، مسجد سهله، مسجد کوفه، مقام حضرت صاحبالامر در وادیالسلام نجف، حرم ائمۀ معصومین و... نیز بهطور پراکنده حضور دارند. البته باید توجه داشت که مکانهای منتسب به حضرت، به معنای اقامت ایشان در آنجا نیست.
آیا صحت دارد که محل استقرار حضرت ولیعصر4در کوه رضوا است؟ این کوه کجاست؟
امام زمان4در عصر غیبت کبرا مکان خاصی ندارد. نه در کوه رضوا ساکن است و نه در جای دیگر. البته ممکن است به آن کوه، مثل بعضی جاهای دیگر رفتوآمد کند.
کوه رضوا از کوههای مدینه است که در نزدیکی شهر «ینبع» قرار دارد و فاصله بین آن کوه تا مدینه، چهل میل است.
آیا داستان جزیرۀ خضرا واقعیت دارد یا خیر؟
اصل این قضیه به دو حکایت بازمیگردد که در بحارالانوار، ج53، ص213 و ج52، ص159 آمده است:
الف) حکایت اول از کمالالدین، احمد بن محمد یحیی انباری است که در سال 543 هجری (حدود نهصد سال پیش) نقل شده است.[1]
ب) حکایت دوم را علی بن فاضل مازندرانی در سال 699 هجری (حدود هفتصد سال پیش) نقل کرده است.
نکات مشترک این دو حکایت:
محل سکونت فرزندان آن حضرت در جزیرهای در میان دریاست؛
امام زمان4اکنون همسر و فرزند دارد؛
آن جزیره، بسیار خوش آب و هوا و سرسبز بوده و در نقاط دیگر دنیا نظیر ندارد؛
نظم اجتماعی، رفاه و کیفیت سلوک مردم در آن جزیره بسیار عالی است؛
ناقلان هردو داستان (انباری و فاضل مازندرانی) ناشناخته هستند.
نظریات دربارۀ این دو حکایت
گروهی بر این عقیدهاند که داستان واقعی است.
برخی از کسانی که اصل داستان را پذیرفتهاند، آن را با مثلث برمودا تطبیق دادهاند.[1]
پژوهشگران سترگی چون شیخ جعفر کاشفالغطاء، آقابزرگ تهرانی، علامه شوشتری، علامه سیدجعفر مرتضی عاملی، محمدباقر بهبودی و... بر این عقیدهاند که داستان جزیرۀ خضراء واقعیت ندارد؛ لذا بر هردو حکایت، اشکالات متعدد سندی، تاریخی و محتوایی وارد نمودهاند.
اینک جداگانه به ذکر برخی از مشکلات که به هریک از این دو حکایت وارد شده میپردازیم:
الف) حکایت علی بن فاضل مازندرانی
اشکالات سندی:مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار تصریح کرده که
این حکایت را در کتابهای معتبر نیافته و به همین علت آن را در بابی جداگانه نقل میکند.[2]
هیچیک از علما و بزرگان معاصرِ علی بن فاضل مازندرانی، همچون علامه حلی و ابنداوود[1]اسمی از او و داستانش نبردهاند. از اینرو این قضیه از چند حال خارج نیست: یا معاصران وی داستان او را دروغ و باطل تلقی کردهاند، یا اصلاً چنین داستانی را نشنیدهاند و یا اینکه این داستان بعد از آنها بوده است.
در میان منابع موجود، کهنترین مأخذی که برای این داستان به چشم میخورد، کتاب مجالس المؤمنین، نوشتۀ قاضی نورالله شوشتری است که در سال 1019 هجری قمری به شهادت رسیده است؛ در حالی که داستان جزیرۀ خضراء مربوط به سال 699 هجری است[2](یعنی این کتاب، حدود 300 سال بعد نوشته شده است).
بر این حکایت از نظر سندی اشکالات دیگری نیز وارد است که علاقهمندان میتوانند به منابعی که در پایان معرفی میگردد، مراجعه کنند.
اشکالات محتوایی:در داستان علی بن فاضل به مطالبی اشاره شده که با بسیاری از مسلّمات دینی سازگاری ندارد و روایات بسیاری برخلاف آن مطالب آمده است، که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
. در متن روایات آمده که فاضل مازندرانی از شخصی به نام سیدشمسالدین میپرسد: «چرا در میان برخی آیات قرآن ارتباط منطقی وجود ندارد؟» سیدشمسالدین میگوید: «این قرآنی است که خلیفۀ اول (ابوبکر) جمعآوری کرده و بعضی آیات آن را حذف نموده است. او قرآن امام علی7را نپذیرفت؛ به همین دلیل بعضی از آیات آن با هم سازگاری ندارد».
همانگونه که مشاهده میشود، اگر کسی این بخش از حکایت را قبول کند، به تحریف قرآن کریم معتقد شده است. این مطلب به اجماع شیعه و سنی و به موجب تصریح آیۀ Gإِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَF؛[1]«البته ما قرآن را بر تو نازل کردیم و خود نیز آن را پاسبانی خواهیم نمود»، باطل و مردود است. به علاوه، اهتمام و توجه زیاد مسلمانان به نوشتن و حفظ قرآن و تعدد نسخهها و شیوع آن در بین مسلمانان، از زمان پیامبر6و زیر نظر مستقیم آن حضرت تا حدی بود که تبدیل و تحریف آن، از امور ناشدنی و ممتنع به شمار میرفت.[2]
. در متن داستان آمده است: خمس بر تمام شیعیان حلال است و پرداخت آن واجب نیست. این نظریه نیز پذیرفتنی نیست؛ چون خلاف نظر مشهور فقهای اسلام است.
متن داستان، بر وجود همسر و اولاد برای حضرت دلالت میکند. این نظریه را بزرگانی چون شیخ مفید، بیاضی و طبرسی نپذیرفتهاند و روایاتی را که بر وجود اولاد برای حضرت دلالت میکند، از نظر سند رد کردهاند. علاوه بر آن، روایاتی برخلاف آن داریم. میتوان برای مطالعۀ بیشتر در این موضوع به کتابهای مفصل
رجوع کرد.[1]
ب) حکایت انباری
اشکالات سندی:داستان انباری فاقد هرگونه استناد است؛ چون خود صاحب کتاب التعازی[2]آن را نقل نکرده است؛ بلکه استنساخکنندۀ ناشناختهای آن را در پایان کتاب التعازی افزوده است که معلوم نیست این خبر را از کجا و از چه کسی نقل کرده است.
همچنین اشخاص مذکور در سند، شناخته شده نیستند و در کتابهای رجالی شیعه ذکری از آنان به میان نیامده و راوی خبر هم ناشناخته است و تنها به مسیحی بودن او تصریح شده است.
اشکالات محتوایی:در متن داستان، از شهرهایی نام برده شده که در منابع جغرافیایی معتبر و کهن، مانند معجم البلدان یاقوت حموی، اصلاً نامی از آنها برده نشده است. از آنجا که در این منبع، اسامی روستاهای دورافتاده هم از
قلم نیفتاده، چگونه ممکن است از جزیرهای با این عظمت ذکری به میان
نیامده باشد.
همچنین در متن حکایت آمده که فرزند امام زمان4از یهود و نصارا جزیه گرفت، ولی اموال اهلسنت را مصادره کرد، یعنی با اهلسنت برخوردی سختتر از یهود و نصارا داشت، در صورتیکه چنین چیزی امکان ندارد.
علاقهمندان میتوانند برای مطالعۀ بیشتر به کتابها و منابعی که در ذیل معرفی میگردد، مراجعه کنند:
1. محمدتقی شوشتری، سیدجعفر مرتضی عاملی، ابراهیم امینی، جزیرۀ خضراء، افسانه یا واقعیت، ترجمۀ ابوالفضل طریقهدار.
2. غلامرضا نظری، جزیرۀ خضراء، تحریفی در تاریخ شیعه.
3. سیدجعفر مرتضی عاملی، جزیرۀ خضراء، در ترازوی نقد، ترجمۀ محمد سپهری.
4. مجتبی کلباسی، «بررسی افسانۀ جزیرۀ خضراء»، فصلنامۀ انتظار، شمارههای 1-4.
آیا امام زمان4در مثلث برمودازندگی میکند؟
دربارۀ این مسئله چند نکته جالب توجه است:
1. در شمال غربی اقیانوس اطلس (نزدیک قارۀ امریکا) جزیرههای کوچکی (حدود 360 جزیره که 20 جزیرۀ آن مسکونی است) قرار دارد. این جزیرهها به برمودا معروف هستند؛ برمودا، نام یکی از جزایر بزرگ آن مجموعه است.[1]
2. مثلث برمودا به منطقهای مثلثشکل میگویند که یک رأس آن، جزیرۀ برمودا (33 درجۀ شمالی و 64 درجۀ غربی) است، یک رأس آن بندر میامی در ساحل شرقی ایالت فلوریدا، از مهمترین بنادر ایالات متحده است، و رأس دیگر آن نیز سنخوان (سنژوان) پایتخت پورتوریکو (یکی از جزایر بزرگ دریای کارائیب) است که در شرق کشور دومینیکن قرار دارد.[2]
3. از آنچه گفته شد، وجود محلی به نام جزیرۀ برمودا و ناحیهای به نام مثلث برمودا ثابت
قلم نیفتاده، چگونه ممکن است از جزیرهای با این عظمت ذکری به میان
نیامده باشد.
همچنین در متن حکایت آمده که فرزند امام زمان4از یهود و نصارا جزیه گرفت، ولی اموال اهلسنت را مصادره کرد، یعنی با اهلسنت برخوردی سختتر از یهود و نصارا داشت، در صورتیکه چنین چیزی امکان ندارد.
علاقهمندان میتوانند برای مطالعۀ بیشتر به کتابها و منابعی که در ذیل معرفی میگردد، مراجعه کنند:
1. محمدتقی شوشتری، سیدجعفر مرتضی عاملی، ابراهیم امینی، جزیرۀ خضراء، افسانه یا واقعیت، ترجمۀ ابوالفضل طریقهدار.
2. غلامرضا نظری، جزیرۀ خضراء، تحریفی در تاریخ شیعه.
3. سیدجعفر مرتضی عاملی، جزیرۀ خضراء، در ترازوی نقد، ترجمۀ محمد سپهری.
4. مجتبی کلباسی، «بررسی افسانۀ جزیرۀ خضراء»، فصلنامۀ انتظار، شمارههای 1-4.
آیا امام زمان4در مثلث برمودازندگی میکند؟
دربارۀ این مسئله چند نکته جالب توجه است:
1. در شمال غربی اقیانوس اطلس (نزدیک قارۀ امریکا) جزیرههای کوچکی (حدود 360 جزیره که 20 جزیرۀ آن مسکونی است) قرار دارد. این جزیرهها به برمودا معروف هستند؛ برمودا، نام یکی از جزایر بزرگ آن مجموعه است.[1]
2. مثلث برمودا به منطقهای مثلثشکل میگویند که یک رأس آن، جزیرۀ برمودا (33 درجۀ شمالی و 64 درجۀ غربی) است، یک رأس آن بندر میامی در ساحل شرقی ایالت فلوریدا، از مهمترین بنادر ایالات متحده است، و رأس دیگر آن نیز سنخوان (سنژوان) پایتخت پورتوریکو (یکی از جزایر بزرگ دریای کارائیب) است که در شرق کشور دومینیکن قرار دارد.[2]
3. از آنچه گفته شد، وجود محلی به نام جزیرۀ برمودا و ناحیهای به نام مثلث برمودا ثابت
میشود. این جزایر از لحاظ جغرافیایی، محل مشخصی دارد و در نقشهها ثبت شده است.
4. اصل ملاک دربارۀ این جزیره و مثلث برمودا، اخباری است که مخابره و ثبت شده است. در حدود سال 1355 شمسی، یعنی دو سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، در تمام مطبوعات و رادیوها، اخباری شگفت از حوادث دردناک و اسرارآمیز این جزیره و منطقه اعلام شد و به تبع آن، در مجلات داخلی ایران نیز مطالبی ترجمه و بیان گردید، اما در سالهای اخیر از چنین حادثههایی سخن گفته نمیشود، در حالی که با گسترش ارتباطات باید اخبار بیشتر و دقیقتری ارائه میشد.
5. بعضی دربارۀ پخش گستردۀ این اخبار استدلال کردهاند که چون کشور کوبا رابطۀ خوبی با شوروی سابق داشت و از طرفی نزدیک بودن آن به ایالات متحدۀ امریکا، خطر جدی برای امریکا به شمار میآمد و میتوانست جایی برای نصب ابزار جاسوسی و جنگی و در واقع پایگاهی برای شوروی در نزدیکی آن کشور باشد، امریکا به این فکر افتاد که در نزدیکی کوبا (مثلث برمودا) با شایعه کردن این اخبار، منطقۀ خطرناک و ناامنی به وجود آورد و در آنجا پایگاهی بسازد که کوبا را از نزدیک زیر نظر بگیرد و اگر کسی خواست نزدیک آن شود، او را از بین ببرد و آن را به نیروهای اسرارآمیز منتسب سازد. بنابراین اخبار مخابره شده، همه جنبۀ سیاسی و امنیتی داشته و در واقع ساختگی بوده است. البته امکان دارد برای واقعی جلوه کردن، چند هواپیما و کشتی را از بین برده باشند؛ زیرا از آن جنایتکاران چنین کاری بعید نیست.
6. متأسفانه بعضی با شنیدن این رویدادها، ادعا کردند یا احتمال دادند که آن منطقه، همان جزیرۀ خضراء و محل زندگی امام زمان4است؛ در حالی که این احتمالی بیش نبوده و عقیدهای شخصی است که از کجفهمی افراد خبر میدهد؛ زیرا وقتی اخبار دردآور و غمانگیز کشته شدن عدهای بیگناه که گاه راه را گم کردهاند یا سوار بر کشتی تجاری بودهاند، دنیا را فرا گیرد و همه ناراحت شوند و اظهار همدردی کنند، معلوم است که وقتی کسی در این حال ادعا کند آنجا جزیرۀ امام ماست و حضرت و یارانش چنین کارهایی را انجام دادهاند، ناآگاه و بیخرد است. به راستی این ادعا به شنوندگان و خوانندگان چه پیامی منتقل میکند؟ آیا جز این است که بر خشونتطلبی و خونریزی دین اسلام و پیشوایان دین تأکید میورزد؟
7. وقتی از مدعیان وجود جزیرۀ خضراء میپرسند: چرا تا به حال کسی
آن را روی کره زمین ندیده است، میگویند: خدا قدرت دارد که آن را از چشمها دور کند و
کسی آن را نبیند.[1]باید از این افراد پرسید: اگر خدا چنین کاری را میکند، پس چه لزومی دارد که هواپیماها و کشتیها در آن منطقه نابود شوند و چرا باید این افراد بیگناه کشته شوند؟ پس در صورت درستی داستان جزیرۀ خضراء و کشته شدن دشمنان (که در آن روایات آمده)، آیا کسی که راه را گم کرده و اتفاقاً به آنجا رسیده، مستوجب قتل است؟ آیا ارائۀ چنین تصویری از اسلام و امام صحیح است؟
نتیجه:
1. مثلث برمودا وجود دارد، اما اخبار نقل شده دربارۀ آن ساختگی و برای اهداف سیاسی بوده است.
2. تطبیق آن بر جزیرۀ خضراء، ادعایی شخصی است و فقط از سوی فردی ناشناخته به نام ناجیالنجار ابراز گردیده است. به نوشتۀ او، فقط به دلیل تشابهاتی که بین جریان جزیرۀ خضراء و اتفاقات نقل شده دربارۀ مثلث برمودا وجود داشته، به این نتیجهگیری رسیده[2]و طبیعی است که این نتیجهگیری ارزش علمی ندارد.
3. پذیرش چنین چیزی، خدشهدار کردن چهرۀ دین و خطرناک معرفی کردن امام رحمت و رأفت است که با قوانین مسلّم دین سازگاری ندارد.
پوشش امام
امام زمان4در قبل و بعد از ظهور، چه نوع لباسی میپوشد؟ آیا لباس امام مثل لباس روحانیون است یا لباس عربی و شال سبز و عمامۀ سبز بر سر دارند؟
امام در زمان غیبت برای ناشناخته ماندن از لباسهای مختلف استفاده مینماید و در لباسهای متعددی دیده شدهاند.
لباس امام مهدی4در زمان ظهور مثل لباس پدران بزرگوارش:و پیامبر مکرم6است. حضرت علی7میفرمایند:
به خدا سوگند، گویی او را با چشم خود میبینم که وارد مکه شده، در حالی که بُرد پیامبر6بر تن و عمامهای زرد برسر دارد. کفشهای پیامبر6اندازۀ پای اوست... .[1]
خوراک امام
آیا غذاهای امام زمان4از دنیاست یا بهشت؟
در مورد خوراک ایشان، روایت خاصی نداریم، اما بهطور عادی غذای ایشان طبیعی و از دنیاست؛ زیرا سنت و قانون الهی این است که غیر از موارد استثنایی، خلاف قانون عادی جهان آفرینش عمل نشود. پس امام بدن معمولی دارد و از غذای طبیعی استفاده میکند؛ هرچند ممکن است در بعضی مواقع، خداوند هدیهای از بهشت برای آن حضرت بفرستد؛ چنانکه این لطف شامل حضرت مریم3و دیگران نیز شده است.
خانوادۀ امام
آیا حضرت مهدی4ازدواج کرده است و همسر و فرزند دارد؟
دربارۀ ازدواج حضرت مهدی4اختلاف است. بعضی علما ازجمله مرحوم محدث نوری (نویسندۀ کتاب نجم الثاقب)، بر این عقیدهاند که آن حضرت ازدواج کرده و فرزندانی نیز دارد. عمده دلیل این گروه آن است که ازدواج، سنت مؤکد اسلامی است که مورد سفارش پیامبر مکرم اسلام6بوده است و حضرت مهدی4از هر شخصی شایستهتر است که به سنت پیامبر عمل کند.
در پاسخ میگوییم: امام مهدی4در حال حاضر در غیبت به سر میبرد و این یک حالت استثنایی است که ارتباط ایشان را با مردم محدود میکند. بنابراین همین عذر میتواند مانع اجرای این سنت نبوی شود؛ زیرا به یقین گاه به دلیل شرایطی خاص، ممکن است حکم واجبی از عهدۀ انسان برداشته شود، چه رسد به مستحبات و سنتها. افزون بر این، ازدواج سنتی نبوی است که باید در طول زندگی انجام گیرد و هیچ اشکالی ندارد که حضرت
مهدی4پس از ظهور اقدام به این عمل نماید و در این صورت، ترک کنندۀ سنت نبوی نیز نخواهد بود. از همینجا میتوان استفاده کرد دعاهایی که در آنها به حضرت و خانوادۀ او اشاره کرده، میتواند به دوران ظهور آن بزرگوار مربوط باشد، نه زمان غیبت.
در مقابل این نظریه، دیدگاه دیگری مطرح است که قاطعانه ازدواج حضرت را نفی میکند. عمده دلیل ایشان هم این است که لازمۀ ازدواج حضرت، یا طولانی بودن عمر همسر اوست که دلیلی بر آن نداریم، یا آنکه حضرت پس از رحلتِ همسر، مجبور است با دیگری ازدواج کند، یا به دلیل ازدواج باید فرزندانی داشته باشد که سرپرستی آنها موجب شناخته شدن حضرت گردد و... .
البته این مطالب هم، سست و بیاساس است. ممکن است حضرت در برههای از حیات خود _ حتی در غیبت _ همسری اختیار کند و آن زن از دنیا برود. در این صورت، ایشان هم به سنت نبوی عمل کرده و هم مشکلات و پیآمدهایی برای آن حضرت پیش نیاید.
آیتالله صافی میگوید: باید متذکر بود که جواب این پرسش در هالۀ قدس غیبت امام قرار دارد و خفاء امر امام7که یکی از نشانهها و خصایص آن حضرت است، در این نواحی نیز اثر گذاشته است. لذا بهطور تحقیق و یقین نمیتوان به آن پاسخ داد؛ چون احادیث و روایات اطمینانبخش در دست نداریم. یا اینکه به نظر حقیر نرسیده است و اگر در عصر ائمه:و در وقت صدور سایر روایات اینگونه پرسشها مطرح شده باشد، شاید بعضی روات احادیث، به حفظ و ضبط احادیث آن همت نگماشتهاند.
بعضی روایات هم که در دسترس است، با چشمپوشی از وضع سند و متون آنها، از جهت اختلاف نسخه ضعیفاند، مانند روایت شیخ الطائفه شیخ طوسی که از مفضل بن عمر روایت میکند که امام صادق7فرمود: «هیچیک از فرزندان او و دیگران از محل وی اطلاع ندارند».[1]
اما الغیبة نعمانی این حدیث را اینچنین روایت کرده است: «... و از جایگاهش هیچکس از دوست و بیگانه آگاهی نمییابد».[2]
با وجود این اختلاف، یعنی روایت نعمانی به جای وُلده، وَلِی است و استناد به نقل الغیبة شیخ طوسی اطمینانبخش نیست، بلکه نقل الغیبة نعمانی از بعضی جهات مانند سند و لفظ حدیث اقرب به اعتبار است.
بعضی روایات دیگر مانند خبر کمال الدین انباری و خبر زینالدین مازندرانی، که قبلاً در بحث جزیرۀ خضراء در این مورد بحث شده است، قابل استناد نمیباشد؛ و بعضی دیگر مثل فقرات بعضی ادعیه و زیارات نیز صراحت ندارد و قابل حمل بر عصر ظهور میباشند؛ و علاوه بر فرض قبول دلالت، متعرض خصوصیات و تفصیلات نمیباشند، فقط بهطور اجمال اهل متزوّج بودن و فرزند داشتن آن حضرت را بیان میکنند.
خلاصۀ سخن آنکه اگرچه همسر و فرزند داشتن آن حضرت محتمل است، اما در بررسی اخبار، به حدیث معتبری که موجب اطمینان باشد و خصوصیات متضمن تفاصیل این موضوع باشد، نرسیدیم و دنبال کردن و تعقیب این موضوع لزومی هم ندارد.[1]
بنابراین ما نه دلیلی بر ازدواج حضرت داریم و نه سندی بر ازدواج نکردن او، ضمن اینکه مبهم بودن این مسئله میتواند دارای حکمتی باشد؛ چون در هر صورت مشکلاتی پیش میآید.
آنچه در روایات آمده این است که همواره سی نفر از بهترین انسانها در خدمت امام زمان4هستند و او را در حل مشکلات یاری میکنند و تنها آنان از محل زندگی امام باخبرند.[2]
آیا صحت دارد که اگر دختران با عفت باشند، امام زمان4با دختران عفیف ازدواج میکند؟
این قضیه صحت ندارد، بلکه بنابر توصیۀ قرآن مجید و روایات اهلبیت:، هر انسانی باید وظیفۀ خود را به خوبی بشناسد و خالصانه به وظیفۀ خود عمل نماید، به این امید که مورد رضایت و توجه خاص خداوند متعال و حجت او
قرار گیرد.