مراحل پژوهش:
1- مسألهيابي و طرح تحقيق
2- اجراي تحقيق: گردآوري اطلاعات، ارزيابي و پردازش و نتيجهگيري
3- تدوين گزارش در قالبهاي كتاب، پاياننامه يا مقاله علمي
طرح پژوهش:به نقشه كار پژوهشگر براي حل مسأله پژوهش گفته ميشود.
اجزاءيك مقاله علمي:
1- عنوان مقاله و نام مؤلف يا مؤلفان
2- چكيده
3- كليد واژه
4- مقدمه
5- بدنه یا متن
6- نتيجه
7- منابع و مأخذ
توضيح تفصيلي اين اجزاء به شرح ذيل است:
1. عنوان: پختگي عنوان، حاكي از توان علمي نويسنده است و عنوان نامناسب ارزش مقاله را كم ميكند. اين عنوان ناظر به مسأله تحقيق و پرسش اصلي است. همچنين پوششدهندهي واژگان كليدي است. پس بايد گويا و رسا باشد، در عين حال اختصار، يك امتياز است و كلمات بايد بين سه تا هشت كلمه باشد. عنوان نبايد اعم يا اخص از محتواي مقاله يا انتخابی از روي تعصب باشد. زمان انتخاب عنوان ميتواند در ابتدا و يا پس از تكميل مقاله باشد و در صورت تمایل میتوان آن را در انتها تعويض کرد. از عناوين كليشهاي بايد پرهيز شود و در مقالات علمي، عنوان باید علمي و بدور از صنايع ادبي و دور از ابهام باشد.
2. چكيده مقاله:تهیه چکیده یک کار فنی و هنرمندانه است که باید برای هر مقاله علمی انجام گیرد. چکیده، خلاصه جامعي از محتواي يك گزارش پژوهشي است كه هدفها، پرسشها، روشها و يافتههاي پژوهش را به اختصار در بردارد و آيينه پژوهش است و مخاطب را تحريص و تشويق به خواندن ميكند. در چكيده بايد با استفاده از كلمات متن، عصاره مقاله در 150 تا 200 كلمه آورده شود.
اجزاي چكيده شامل بيان مسأله، دلايل نگارش و بيان مشكلي است كه در مقاله مورد توجه قرار گرفته و نظرهاي مختلف پيرامون آن بررسي شده و ادله و شواهد كافي در همان راستا بررسي و نتايج علمي بدست آمده را باز مينمايد و بايد از زبان خود پژوهشگر (ونه نقلقول) به صورت فعل ماضي آورده شود. در چكيده بهتر است كلمات كليدي هم بيايد. چكيده غير از فهرست يا مقدمه است و جزئي از محتواي مقاله و اجمالي از مطالب تفصيلي آن است و از طريق مطالعه فهرست مطالب، مقدمه و نتايج نوشته ميشود. در چكيده لازم نيست به منابع و مآخذ، ارجاعي انجام شود و از بيان خطابي، مثال و توضيح مفاهيم پرهيز ميشود، براي مهارت افزايي در اين رابطه، بهتر است چكيده مقالات مهم مطالعه و مرور شود تا الگويي فرا راه محققان باشد. چكيده در حقيقت، بخشی جامع و مستقل از اصل گزارش است، پس نبايد پيش از گزارش پژوهش تهيه شود.
آسيبهاي چكيدهنويسي:
1) تبديل چكيده به فهرست:چكيده هرگز مروري بر مباحث اثر تحقيقي و رساله نيست. بنابراين نبايد آن را با گزارش فهرست اثر اشتباه گرفت.
2) تبديل چكيده به طرح مسئله:برخي از افراد، در چكيده به شرح و تفصيل موضوع پاياننامه، مسائل آن و ضرورت بحث از مسئله ميپردازند، كه نادرست است. البته بيان اجمالي مسئله نيز از مباحث چكيده است، اما سهم آن متناسب با سهم حجم چكيده است، نه اينكه اهم مطالب چكيده بر محور بيان مسئله بنا شده باشد.
3) ارجاع به مآخذ:پرداختن به معرفي منابع و مآخذ در چكيده نيز، نادرست است.
4) بيان خطابي:ادبيات چكيده بايد همانند ادبيات رساله يا مقاله باشد. در واقع، استفاده از بيان شعارگونه و عبارتپردازي خطابی در شأن رساله و مقاله علمي نيست.
يادآوري:شايسته است، با دقت و تأمل كافي نسبت به تهيهی چكيدهی اثر اقدام نمايند و توجه داشته باشند كه اين چكيده ميتواند نمايي از كار اصلي آنان باشد و امكان معرفي درست آثار آنان را در سايتها و مراكز مختلف علمي ـ پژوهشي فراهم آورد، از اين رو كمال جديت و دقت را در چكيدهنويسي به عمل آورند.
3. كليد واژه:كلماتي است برآمده از متن و مرتبط با موضوع اصلي مقاله كه خواننده با مطالعه آنها، به محتواي اصلي پژوهش پي ميبرد. در حقيقت، كليدواژهها، در حكم موضوعات جزئي مقاله هستند و اندكي پس از چكيده ميآيند. واژگان كليدي به خواننده كمك ميكند تا پس از خواندن چكيده و آشنايي اجمالي با روند تحقيق، بفهمد چه مفاهيم و موضوعاتي در اين مقاله مورد توجه قرار گرفته است.
كليد واژه در مقاله نقش «نمايه» و در كتابها و پاياننامهها نقش «فهرست» را دارند، اين واژگان، نماي كلي مقاله را در ذهن تداعي ميكند، ميانگين واژههاي كليدي يك مقاله، پنج تا هفت، كلمه است. (سرمد، 1379، ص 321). انتخاب درست كليد واژهها به نمايهسازي استاندارد مقاله در پايگاههاي الكترونيكي علمي ـ پژوهشي كمك ميكند و دسترسي مخاطبان را به مقاله تسهيل مينمايد. كليد واژههاي اصلي باید با عنوان و مسأله تحقيق و در حد امكان با سرفصلها تناسب داشته باشد.
4. مقدمه:يكي از بخشهاي مهم مقاله علمي است که روزنهاي براي ورود خواننده به دنياي مقاله و در حكم نقشه راه است. وظايف اصلي مقدمه، روشن ساختن موضوع، مشخص نمودن هدف و بدست دادن طرح و نقشه ارايه مطالب براي خواندن كل مقاله است.
معمولاً داوران و ارزيابان براي شناخت قوت علمي مقاله، تنها به مقدمه و نتيجه آن نظر ميكنند بنابراين بايد آن را دقيق و مناسب متن مقاله بنويسيم. هدف اصلي يك مقدمه حرفهاي، پاسخ به پرسشهايي چون، اين تحقيق چه اهميتي دارد؟ چه كساني از آن بهرهمند ميشوند؟ چه نيازي به حل اين مسأله داريم؟ و چه انگيزهاي باعث شد تا اين مقاله نوشته شود؟ در مقدمه مقاله، مسئله تحقيق و ضرورت انجام آن و اهداف آن از نظر بنيادي و كاربردي به صورت مختصر بيان ميشود. و از ذكر جزئيات پرهيز ميشود.
در مجموع يك مقدمه خوب شامل: توضيح درباره پيشينه تحقيق، ضرورتها، روش، ساختار، منطق حاكم بر فصول است و اينكه چرا اين تحقيق ادامه منطقي گزارشهاي پيشين است. مقدمه نبايد مفصل و طولاني باشد. بهتر است حداكثر دو صفحه يا يك ششم كل مقاله باشد. سير نگارش مقدمه از مطالب عام به خاص است، از جنبههاي كلي شروع ميشود و رفتهرفته به بخشهاي تخصصيتر ميپردازد. محقق بايد پرسشهاي پژوهش خود را به صورت استفهامي بيان كرده و به تعريف متغيرهاي تحقيق به صورت عملياتي بپردازد. (هومن، 1378، ص 87).
5. بدنه یا متن مقاله: بدنه، قسمت اصلي و یا متن مقاله است كه در آن به سئوالات تحقيق به طور تفصيلي پاسخ ميدهد. پس تا زماني كه محقق مسأله خود را حل نكرده و يا به آن نزديك نشده نبايد اقدام به نگارش كند، عبارات بدنه بايد مستند به منابع معتبر و مستدل به برهان باشد و از آوردن عباراتي كه در درستي آنها شك دارد، پرهيز نمايد.
تعيين محورهاي داخلي در بدنه مقاله، ارتباط و انسجام منطقي بين قسمتهاي مختلف را تقويت مينمايد در تعيين عناوين داخلي مقاله ميتوان از سئوالات فرعي كمك گرفت و هر كدام از عنوانهای داخلي ميتواند پاسخ به يك سئوال فرعي باشد. در صورت نياز ميتوان عنوانهاي داخلي را به موضوعات عناوين جزئيتر تبديل كرد و به سئوالات ريزتر و سادهتر كه پاسخ آنها، تنها به چند پاراگراف نياز دارد، رسيد. حجم مقاله نيز به نوع مجله و سفارشدهنده آن، بستگي دارد امّا بهترين مقاله، نوشتاري است كه با كمترين كلمات، بيشترين محتواي علمي را توليد و به حل مسألهاي بيانجامد. جملههاي ساده، گويا و صحيح از ضروريات يك متن علمي است. اگر جملاتي از متن مقاله به لحاظ دستوري يا علمي استوار نباشد تأثير ناخوشايندي بر مخاطب و اعتماد او گذارده و كل مقاله را زير سوال ميبرد. پس تنها مهارت در جمله سازي و عبارتپردازي براي توليد يك مقاله علمي كافي نيست بلكه بايد چينش صحيح جملات و تركيب درست آنها را آموخت، گام نخست در اين ميسر، نگارش پاراگرفهاي استاندارد است.
پاراگراف، بخش كوتاهي از يك متن است كه درباره يك موضوع جزئي سخن ميگويد. هر پاراگراف با يك جمله اصلي شروع ميشود و همان جمله بايد حاوي ايدهي اصلي پاراگراف باشد. در ادامه، جملات توضيحي خواهند آمد كه هر كدام ادامه منطقي جمله قبل است. همچنين هر پاراگراف بايد از استقلال نسبي برخوردار و مانند يك يادداشت كوچك باشد. شمار كلمات هر پاراگراف، زير 150 كلمه است. هر بند (پاراگراف) نبايد
طولاني و ملالآور باشد. در ابتداي هر بند از حروف «واو« يا «كه» كه حروف ربطند و نشان ميدهد بند مستقلي نيست استفاده نميشود.
افزون بر استدلال و تأملات محقق، لازم است هر مقالهاي با مجموعهاي از آثار مرتبط با موضوع خود، در ارتباط باشد از اين رو سعي ميشود با نقل و قول مستقيم يا غيرمستقيم (بازنويسي، تلخيص) اين ترابط علمي برقرار شده و از منابع معتبر دست اول استفاده شود. البته ارجاعات محقق نبايد به قدري زیاد باشد كه تحليل نگارنده را كمرنگ نمايد. ناگفته نماند كه اشاره به نظريات رقيب در حل مسأله، نقد مستند و مستدل آنها با بيان نظريه برگزيده و دفاع از آن، عمدهترين مباحث بدنه يك مقاله است. بنابراين بايد از هرگونه بحث مفصل در تحليل پيشفرضها، مباني و مباحث مقدماتي پرهيز شود و در صورت نياز به يك مطلب فرعي، آن را در پاورقي ذكر كند. توجه داشته باشيم كه در ارزيابي مقالات، معمولاً به اعتبار علمي منابع و كفايت ادله و صحت نتايج آن توجه ميشود.
6. نتيجه:در اين قسمت توصيف مختصر و مفيدي از آنچه بدست آمده ارايه ميشود. در حقيقت بايد مشخص شود كه مقاله به روشن شدن مسئله چه كمكي كرده است، بنابراين دستاوردها و حاصل پژوهش، بدون بيان ادله و شواهد در بخش پاياني بيان ميشود. نتيجه برخلاف چكيده متضمن تعريف و بيان مسأله، ضرورت تحقيق، ذكر ادله و ديدگاههاي رقيب نيست. نتيجه نشان ميدهد كه مقاله حاضر چه نوآورريهايي داشته و چه مشكلي را حل نموده است (بر حسب اهميت آنها، روش متداول بيان نتايج آن است كه ابتدا مهمترين و سپس يافتههاي كم اهميت تر ارائه ميشود (همان، 1378، ص 90).
توجه داشته باشيم كه مقاله، گزارش مستند و مستدل از تحقيق است اما نتيجه مقاله، گزارش نتايج تحقيق بدون ذكر استدلال، استناد و ارجاع است. نتيجه مقاله در حقيقت، پاسخ به سئوالاتي است كه از ابتدا طرح شده و اين نتايج، يافتههاي مستدل و مستند در متن مقاله است، بنابراين از هر گونه عبارتپردازي و ادعاي به اثبات نرسيده، بايد شديداً خودداري نمود. نتايج معمولاً مبتني بر ترتيب منطقي پرسشها يا فرضيهها و نيز وابسته به تاييد يا رد فرضيههاست و ترتيب بيان نتايج نيز بر حسب ترتيب تنظيم سؤالها و فرضيههاي آنها است. (كيف، 1375، ص 30).
7. منابع و مأخذ:اعتبار علمي مقاله به مستند و مستدل بودن آن است، ارائه فهرست كاملي از مراجع مقاله با رعايت اصل امانتداري و اخلاق پژوهشي مورد انتظار است. البته سبكهاي استناددهی در كتابها و مقالات متنوع است. معمولاً «راهنماي نويسندگان» در مجله يا جشنواره علمي در عمل به چگونگي ارجاعات پيروي ميشود. اما ارجاع در پايان مقاله، ارجاع در پاورقي و ارجاع در متن، سه شيوهي عمده استناد است كه شيوه اخير (ارجاع درون متن) به علت سهولت، سرعت، ايجاد تمركز ذهني براي خواننده و رواج جهاني آن، بر دو شيوه قبلي برتري دارد. در این روش نام صاحب اثر، تاريخ انتشار و شماره جلد و صفحه را ميآورند. مانند : (مطهري، 1382، ج 3، ص 150) امّا نام اثر نميآيد.
درباره مشخصات كتابشناختي منابع تحقيق (كتابنامه) كه در پايان مقاله ميآيد، هماهنگترين روش، همسويي با روش ارجاع نويسي در بدنهي اصلي مقاله است كه در پي ميآيد. البته همانگونه که پیشتر اشاره شد نبايد در ارجاعات و نقلقولها افراط كرد، در آن صورت مقاله به مجموعه يادداشتها و تحليلهاي ديگران
تبديل شده و از ارزش علمي آن كاسته ميشود. همچنین در چگونگی ارجاعات باید مطابق سلیقه و درخواست محلی که برای آنها مقاله تهیه میشود، عمل نمود. ارجاعات پاورقی و منابع به روش زیر انجام میگیرد:
الف) زيرنويس (پاروقي) توصيفي
توضيحات اضافي يا اصطلاحي كه نميتوان براي حفظ انسجام متن آن را درون متن آورد، ميتواند زير صفحه با مشخص كردن شماره بيايد. توضيحات بايد حتيالامكان خلاصه باشد. ترجمه آيات و روايات در متن فارسي بيايد و در صورت نياز ميتوان متن عربي را در پاورقي آورد. كلمههاي بيگانه در داخل متن حتماً بايد به فارسي نوشته شود و در صورت لزوم معادل خارجي آنها در پاورقي بيايد. اينها در مورد اصطلاحات تخصصي يا نام اشخاص است. در موارد ضروري كه بايد کلمه خارجي در متن بيايد بايد در كنار صورت فارسي و داخل پرانتز نوشته شود (غلامحسينزاده، 1372، ص 17). توجه كنيم درهر متن يكبار معادل انگليسي آوردن آن واژه كفايت ميكند.
ب) ارجاع در منابع
محقق بايد در پايان مقاله، فهرستي از منابع و مآخذي كه در متن به آنها استناد كرده است را به ترتيب حروف الفباي نام خانوادگي بياورد. تنها منابعي ميآيد كه در متن از آنها استفاده شده است. در ذكر منبع حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروري به نظر ميرسد: 1- نام خانوادگي و نام مؤلف يا مؤلفان 2- تاريخ انتشار اثر 3- عنوان اثر 4- نام شهر 5- نام ناشر. (البته اگر كتاب تجديد چاپ شده باشد، شماره چاپ آن هم ميآيد) جداسازي اين اطلاعات با نقطه و جداسازي اجزاي مختلف هر يك با ويرگول (،) است مانند:
الف) در تك مؤلف
جوادي، آملي، عبدالله (1372). هدايت در قرآن (چاپ سوم). تهران: مركز نشر فرهنگي رجاء.
ب) در ارجاع منابع از دو مؤلف يا بيشتر به شكل زير ميآيد
سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس؛ حجازي، زهره (1379). روشهاي تحقيق در علوم رفتاري (چاپ سوم). تهران: نشر آگاه
ج) آثار داراي مترجم به شكل زير ميآيد
صدرالدين شيرازي، محمد (1375). شواهد الربوبيه، ترجمه جواد مصلح. چاپ دوم. تهران: انتشارات سروش
د)آثار با عنوان سازمانها و نهادها
مركز اسناد و مدارك علمي. وزارت آموزش و پرورش (1362). واژهنامه فارسي – انگليسي. تهران: نشر مؤلف
ه)آثار به جاي مؤلف ويراستار يا چند نفر گردآوردنده يا مجموعه مقالات به شكل زير:
شفيعآبادي، عبدالله (گردآورنده) (1374). مجموعه مقالات جنگ رواني. تهران: انتشارات سمت
شيوه ارجاع منابع
در جهت امانتداري انديشههاي ديگران و براي اطلاعرساني بيشتر خواننده براي مراجعه به متون و منابع اصلي بايد ارجاعات آورده شود. بنابراين هرگاه در متن مقاله، مطلبي از يك كتاب يا مجله يا ... به صورت مستقيم يا غير مستقيم نقل شود بايد پس از بيان مطلب آن را مستند ساخت. اين مستندسازي شيوههاي مختلف دارد.
الف: شيوه ارجاع در متن
در استناد نام مؤلف و صاحب اثر بدون القاب: آقا، خانم، استاد، دكتر، پروفسور، حجتالاسلام، آيتالله و امثال آن آورده ميشود مگر در جايي كه لقب جزو نام مشخص شده باشد مانند خواجه نصيرالدين طوسي، آخوند خراساني، امام خميني، علامه طباطبايي (دهنوي، 1377، ص 27).
1- اثر با يك مؤلف: پس از آوردن متن، داخل پرانتز: نام خانوادگي،تاريخ انتشار، شماره صفحه به ترتيب ميآيد و پس از آن نقطه ميگذاريم مانند (ابطحي، 1382، ص 27).
2- اثر با بيش از يك مؤلف باشد، نام خانوادگي آنان به ترتيب به همراه سال انتشار و شماره صفحه ميآيد مانند (سرمد، بازرگان، حجازي، 1379، ص 50) و اگر بيش از سه مؤلف بود: نام خانوادگي اولين مؤلف و به دنبال آن عبارت «و همكاران» یا «و دیگران» سپس سال انتشار و شماره صفحه ميآيد مانند (نوربخش و ديگران، 1366، ص 75).
3- اثر با نام سازمانها و نهادها:
به جاي نام مؤلف، نام سازمان ميآيد مانند (فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي، 1382، ص 34).
4- دو يا چند اثر يك مؤلف:
همه آنها داخل پرانتز به ترتيب تاريخ نشر ميآيد مانند (والاس، 1980، ص 15؛ 1988، ص 27؛ 1990، ص 5). و اگر چند اثر يك مؤلف در يك سال منتشر شده باشد آثار مختلف او با حروف الفبا از هم متمايز ميگردند مانند (احمدي، 1365 الف، ص 22؛ 1365 ب، ص 16).
5- استناد آيات و روايات
ابتدا نام سوره و سپس شماره آيه ذكر ميشود، مانند: (بقره، 39). در خصوص نهجالبلاغه نام كتاب و شماره خطبه يا نامه (نهجالبلاغه، خطبه 33) و روايات غير نهجالبلاغه، نام گردآورنده روايات، تاريخ نشر، شماره جلد و صفحه مانند (مجلسي، 1403، ج 56، ص 198).
ب) ارجاعدهي مقالات
ابتدا نام مؤلف يا مؤلفان، سپس تاريخ انتشار، بعد عنوان مقاله، به دنبال آن نام مجله و شماره آن ذكر ميشود آنگاه شماره صفحات آن مقاله در آن مجله با حروف مخفف صص در فارسي وPPدر انگليسي، مانند حداد عادل، غلامعلي (1375)، انسان عيني، فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش 9، صص 41-35.
ج) ارجاع پاياننامه و رساله
پس از ذكر عنوان بايد ذكر شود كه آن منبع پاياننامه كارشناسي ارشد يا رساله دكتری و به صورت چاپ نشده است، سپس نام دانشگاه به شكل زير:
ايزدپناه، عباس (1371)، مباني معرفتي مشاء و اهل عرفان، پاياننامه كارشناسي ارشد، چاپ نشده. دانشگاه قم.
د) ارجاع به يك روزنامه
همانند ارجاع مقاله در مجله است مانند:
محمودي، اكبر (1375، 21 مهر) موانع توسعه در ايران، روزنامه كيهان، ص 6.
ه) ارجاع به فرهنگ نامه و دايره المعارف
در ارجاع نام سرپرست و بقيه موارد مثل كتاب عمل ميشود مانند:
بجنوردي، سيد كاظم و همكاران (1377)، دائرة المعارف بزرگ اسلامي (چاپ دوم)، تهران؛ مركز دائرة المعارف بزرگ اسلامي
و) ارجاع به كنفرانسها، سمينارها و گزارشها
· مطلبي از دايره المعارف در شبكه وب
Seven years war. Britannica online.vers.92.2.apr.1998.
Encyclopaedia Britannica. 02 nov 2030http://www.eb.om;180/.
ارائه گزارش از همايش و سمينارها بايد به شكل زير باشد (سلطاني، 1363، ص 19).
همايش بينالمللي نقش دين در بهداشت و روان (1380)، چكيده مقالات اولين همايش بينالمللي نقش دين در بهداشت روان، تهران: دانشگاه علوم پزشكي ايران.
ز) نقل از منابع الكرونيكي (اينترنت)
امروز نقل از منابع اينترنتي يكي از منابع ارجاعي است كه در ذكر آن اطلاعات ضروري به ترتيب زير بيان ميشود (ترابيان، 1987، ترجمه قنبري، 1380).
بارلو،جان پي (1996)، درخت يوشع ميلرزد در مجله CORE(روي خط اينترنت) ج 8، ش 1، (92 نقل شده تاريخ 25 مارس 1996، قابل دسترسي در:
:Pub/Zines/c.Re-Zine file:ptp.e text.org pirectorg .g. 8corel.
· ارجاع يك مقاله در مجله الكترونيكي
Miles, Adrian. Singin in the Rain: a hypertextual Reading. "Postmodern Culture
8.2(1998).02 nov 2000.
http://muse.jhu.edu/jourals/pme/voo8/8.2 miles.html
· در ارجاع يك كتاب الكترونيكي در شبكه وب
Austen, Jane. Pride and prejudice.de. henry chur chyrd.
Nov 2000.http://www.pemberley.com/jahein;o/pridprej.html.
نكاتي درباره تايپ مقاله:
امروزه تقريباً اكثر مجلات علمي، مقالات خود را به صورت تايپ شده ميپذيرند. از اين رو بيان برخي از اصول تايپ مفيد فايده است.
الف)عنوان مقاله در وسط سطر و با فاصله 4 سانتيمتر از بالا با قلم يا فونت لوتوس شماره 16 تايپ ميشود.
ب)نام مؤلف در زير عنوان و در وسط سطر و با فاصله 5/1 سانتيمتر با قلم ترافيك شماره 10 تايپ ميشود.
ج)رتبه علمي و محل خدمت مؤلف يا مؤلفان با علامت ستاره يا شماره در پاورقي همان صفحه با قلم لوتوس نازك شماره 12 كه متناسب با قلم پاورقي است، تايپ ميگردد.
د)عناوين فرعي مقاله با شمارههاي تفكيك كننده مانند 01، 02، 03، با قلم لوتوس سياه شماره 14 تايپ ميشود.
هـ)عناوين فرعي با شمارههاي تفكيكي 101، 201 و ... با قلم لوتوس سياه شماره13 تايپ ميشود.
و)متن مقاله با قلم لوتوس نازك، شماره 14 تايپ شده و ابتداي هر پاراگراف يا بند با كمي تورفتگي (اشپون) با فاصله 5/0 سانتيمتر آغاز ميگردد.
ز)فاصله بين سطرهاي متن 5/1 سانتيمتر و فاصله آنها از عنوانهاي فرعي 2 سانتيمتر است.
ح)فاصله حاشيه صفحهها از هر طرف 2 سانتيمتر و از بالا و پايين نيز 2 سانتيمتر و فاصله آخرين سطر با پاورقي 1 سانتيمتر است.
ط)نقل قول مستقيم در داخل گيومه با قلم لوتوس نازك شماره 12 تايپ ميگردد.
ی)شماره صفحات در گوشه سمت چپ و بالاي صفحه تايپ ميگردد.
ك)مقاله فقط بايد بر يك روي صفحه تايپ شود
ل)در تايپ مقاله بايد از بكار بردن قلمهاي متنوع و متفاوت پرهيز كرد.
م)قلم انگليسي لازم براي تايپ پاورقي Times mediumبا شماره 8 است و همين قلم براي انگليسي در متن و منابع با شماره 10 استفاده ميشود.