ب. اصالت دادن به نوشتن:نوشتن برای نویسنده باید اصل باشد؛ یعنی تمرین كند تا ورزیده شود. انس گرفتن با قلم و كاغذ بسیار مهم است تا به محفوظات خود اعتماد نكند. بسیاری از چیزهایی كه در حافظه كوتاهمدت انسان قرار دارد، پس از مدتی كوتاه از بین میرود. مطالب مانند صیدند و نوشتن مانند به دام انداختن و نگه داشتن آنهاست تا هنگام لزوم از آنها استفاده كنیم.
ج. اهتمام در بهترنویسی:هر نویسندهای باید تلاش كند، نوشتار جدیدش از نظر قالب و محتوا بر تألیفات قبلی او ترجیح داشته باشد. این كار جز با تمرین و استمرار در نوشتن حاصل نمیآید. نویسنده باید بنویسد، بخواند، اصلاح كند و از نقد دیگران بهره ببرد تا روز به روز نقایص كارش كمتر شود و به سوی بهنویسی گام بردارد.
د. مطالعه مستمر آثار خوب:ما از مطالعه آثار خوب و نوشتههای استوار دیگران بینیاز نیستیم. هر كس متناسب با ذوق و سلیقه خود میتواند در آثار دیگران غور كند و با مطالعه آنها، كتابشناسی خود را تقویت كند، قدرت قلمی خود را افزایش دهد و تازههای ناب بیاموزد. البته هر كسی باید مناسب با علاقه خود به سراغ كتابها و موضوعات متفاوت برود. عدهای به دنبال كتاب داستانی و برخی به سوی كتابهای علمی و گروهی به سوی كتابهای دینی میروند و با مطالعه آنها، مخزن ذهن خود را از اطلاعات لازم برای نگارش تقویت میكنند تا موقع نوشتن با فقر محتوا و واژه مواجه نشوند.
ﻫ. دلبستگی نداشتن به اثر و پذیرش نقد:نویسنده باید نقدپذیر باشد و به بهسازی و پاكسازی نوشتار خود همت گمارد. وی نباید هیچگاه دلبسته و مفتون نوشتههای خود باشد؛ چون احساس خودفریفتگی بسیار آسیبپذیر است. نویسنده باید با استقبال از انتقاد دیگران، شهامت پذیرش اشكال را در خود تقویت كند و با سعه صدر و پذیرش انتقادهای سازنده در پی اصلاح عیب و نقص كار خود برآید. نویسندگان بزرگ نیز بسیار نوشتند، پاره كردند و اصلاح كردند تا اینكه روز به روز به وزان نوشتههای ارزشمند نزدیك شدند.
و. سادهنویسی:سادگی از ضروریات نوشته است، اما نویسنده نباید در این امر افراط ورزد و كار را به ابتذال بكشاند، بلكه نوشته او باید ساده و روان و در عین حال، شیوا و رسا باشد. عبارات مبهم و جملات پیچیده و كلمات نامأنوس در آن به كار نبرد تا در این عصر شتاب و سرعت، خواننده برای درك معنای لغات، نیازی به فرهنگنامه نداشته باشد و برای فهم و حل مسئله، مانند چیستان وقتش را تلف كند، بلكه نوشته را به آسانی بخواند و به خوبی بفهمد.
ز. وحدت موضوع:منظور، فراهم آمدن تناسب طبیعی معانی مورد بحث در نوشته با یكدیگر است. به عبارت دیگر، نویسنده باید در سراسر نوشته، از اصل موضوع دور نیفتد و تمام بحثها، مثالها و آرایهها و اجزای نوشته با هماهنگی كامل، پیرامون موضوع اصلی دور بزند و تأثیری واحد در ذهن خواننده ایجاد كند.
ح. طریقه نقل سخن دیگران:اگر مطلب یا گفتار یا شعری را از كسی عیناً در نوشته خود میآوریم، باید آن را در داخل گیومه قرار دهیم و در پاورقی با ذكر مآخذ و صفحه بدان اشاره كنیم. همچنین از نقل گفتهها و نوشتههای دیگران بدون ضرورت واقعی و برای ازدیاد حجم نوشته خود باید اجتناب ورزیم.
ط. رعایت اختصار و خودداری از درازنویسی:باید بكوشیم با حداقل واژهها، حداكثر مفهوم را برسانیم و نوشته ما تا سر حد امكان مختصر و مفید باشد. باید از بحثهای خارج از موضوع جداً خودداری كنیم مگر اینكه برای اثبات نكته یا مطلبی، ضرورتی پیش آید. نیز باید تا آنجا كه میتوانیم، به جای فعلهای مركب، فعلهای ساده به كار ببریم. مانند: به جای مطالعه كردم ßخواندم / توقف كرد ßایستاد / به اطلاع رساندم ßگفتم / و مورد نكوهش قرار داد ßنكوهید یا نكوهش كرد / او را مورد خشم و غضب قرار داد ßبر او خشم گرفت و مانند آن.
ی. پرهیز از مقدمهچینی طولانی:باید سعی كنیم حتیالمقدور مطلب را بدون مقدمهچینی و قلمفرسایی افراطی آغاز كنیم و از تعارف، مجامله و پوشیدهگویی بر حذر باشیم و منظور خود را به طور صریح و روشن و گویا بنویسیم. مخصوصاً از آوردن مقدمه طولانی یا بیارتباط با اصل موضوع پرهیز كنیم. مقدمه برای جلب توجه خواننده و آماده ساختن ذهن او برای پذیرش و درك مطلب اصلی است و وقتی از این غرض دور شویم، خواننده را ملول و از التفات به متن دور میسازیم.
ک. استفاده نكردن از واژههای دشوار بیگانه:باید از كاربرد لغات و اصطلاحات دشوار و دور از ذهن و همچنین واژهها و تركیباتی كه معنی و مورد كاربرد آنها را دقیقاً نمیدانیم، خودداری ورزیم. سعی كنیم تا میتوانیم، لغات بیگانه را كه مترادف آنها در فارسی موجود است، در نوشته خود نیاوریم و به سوی ادبیات اصیل خودمان متمایل شویم.
ل. دقت در املای كلمات:در املای واژهها و وصل و فصل تركیبها باید دقت كنیم و هرگز لغاتی را كه املای درست آنها را نمیدانیم، به كار نبریم. باید از درستی و صحت املای كلمات مطمئن شویم؛ چون وجود غلطهای املایی، از اعتبار نوشته و نویسنده میكاهد.
م. رعایت نكات دستوری:در سراسر نوشته باید قواعد دستوری را رعایت كنیم و اركان و اجزای جمله را در جای مناسب خود بیاوریم. (احمدی، 1373، ص114)
ن. توجه به درستنویسی در نوشتار:اساساً درستنویسی حول چهار محور: محتوا؛ قواعد؛ علایم نگارشی و املا معنا مییابد. درستنویسی بر فهم مخاطب و درستخوانی تأثیر فراوانی دارد. غلط املایی، مفهوم را عوض میكند مانند خاستن یا خواستن، برگزار یا برگذار كردن. استفاده نادرست از علایم نگارشی هم مفهوم و معنای جمله را تغییر میدهد. رعایت قواعد دستوری هم ضرورت دارد، همچنانكه هر نوشتهای باید پرمغز و پرمحتوا نیز باشد.
نگاهی به نكات كلیدی در نویسندگی
رعایت نكات زیر هم رشددهنده نویسندگی است و نویسندگان باید به آن توجه جدی كنند:
الف. ایجاد انگیزه:منظور این است كه آدمی به هر بهانهای، انگیزه نوشتن را به دست آورد و تمرین كند؛ گاهی با نگاه به اطراف، زمانی با دیدن یك برنامه تلویزیونی و گاهی با مطالعه یك كتاب یا نوشته و زمانی با وقوع یك حادثه و مانند آن.