وصيت نامه

شناسه نوشته : 23428

1396/09/19

تعداد بازدید : 372

وصيت نامه
بسم اللَّه الرحمن الرحيم اهميت انقلاب شكوهمند اسلامى كه دستاورد ميليونها انسان ارزشمند و هزاران شهيد جاويد آن و آسيب ديدگان عزيز، اين شهيدان زنده است و مورد اميد ميليونها مسلمانان و مستضعفان جهان است، به قدرى است كه ارزيابى آن از عهده قلم و بيان والاتر و برتر است.

اين جانب، روح اللَّه موسوى خمينى كه از كرم عظيم خداوند متعال با همه خطايا مأيوس نيستم و زاد راه پر خطرم همان دلبستگى به كرم كريم مطلق است، به عنوان يك نفر طلبه حقير كه همچون ديگر برادران ايمانى اميد به اين انقلاب و بقاى دستاوردهاى آن و به ثمر رسيدن هر چه بيشتر آن دارم، به عنوان وصيت به نسل حاضر و نسلهاى عزيز آينده مطالبى هر چند تكرارى عرض مى‏نمايم. و از خداوند بخشاينده مى‏خواهم كه خلوص نيت در اين تذكرات‏ عنايت فرمايد.

 

وصيتنامه سياسى-الهى امام خمينى(س)، متن، ص: 16

1) ما مى‏دانيم كه اين انقلاب بزرگ كه دست جهانخواران و ستمگران را از ايران بزرگ كوتاه كرد، با تأييدات غيبى الهى پيروز گرديد. اگر نبود دست تواناى خداوند امكان نداشت يك جمعيت 36 ميليونى با آن تبليغات ضد اسلامى و ضد روحانى خصوص در اين صد سال اخير و با آن تفرقه‏افكنيهاى بيحساب قلمداران و زبان مُزدان در مطبوعات و سخنرانيها و مجالس و محافل ضد اسلامى و ضد ملى به صورت مليّت، و آن همه شعرها و بذله‏گوييها، و آن همه مراكز عياشى و فحشا و قمار و مسكرات و مواد مخدره كه همه و همه براى كشيدن نسل جوان فعال كه بايد در راه پيشرفت و تعالى و ترقى ميهن عزيز خود فعاليت نمايند، به فساد و بى‏تفاوتى در پيشامدهاى خائنانه، كه به دست شاه فاسد و پدر بى‏فرهنگش و دولتها و مجالس فرمايشى كه از طرف سفارتخانه‏هاى قدرتمندان بر ملت تحميل مى‏شد، و از همه بدتر وضع دانشگاهها و دبيرستانها و مراكز آموزشى كه مقدرات كشور به دست آنان سپرده مى‏شد، با به كار گرفتن معلمان و استادان غربزده يا شرق‏زده صد در صد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامى بلكه ملى صحيح، با نام «مليت» و «ملى‏گرايى»، گرچه در بين آنان مردانى متعهد و دلسوز

وصيتنامه سياسى-الهى امام خمينى(س)، متن، ص: 17

بودند، لكن با اقليت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان كار مثبتى نمى‏توانستند انجام دهند و با اين همه و دهها مسائل ديگر، از آن جمله به انزوا و عزلت كشيدن روحانيان و با قدرت تبليغاتْ به انحراف فكرى كشيدن بسيارى از آنان، ممكن نبود اين ملت با اين وضعيت يكپارچه قيام كنند و در سرتاسر كشور با ايده واحد و فرياد «اللَّه اكبر» و فداكاريهاى حيرت‏آور و معجزه‏آسا تمام قدرتهاى داخل و خارج را كنار زده و خودْ مقدرات كشور را به دست گيرد. بنا بر اين شك نبايد كرد كه انقلاب اسلامى ايران از همه انقلابها جدا است: هم در پيدايش و هم در كيفيت مبارزه و

هم در انگيزه انقلاب و قيام. و ترديد نيست كه اين يك تحفه الهى و هديه غيبى بوده كه از جانب خداوند منان بر اين ملت مظلوم غارتزده عنايت شده است.

2) اسلام و حكومت اسلامى پديده الهى است كه با به كار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنيا و آخرت به بالاترين وجه تأمين مى‏كند و قدرت آن دارد كه قلم سرخ بر ستمگريها و چپاولگريها و فسادها و تجاوزها بكشد و انسانها را به كمال مطلوب خود برساند. و مكتبى است كه بر خلاف مكتبهاى غير توحيدى، در تمام شئون فردى و اجتماعى و مادى و معنوى و فرهنگى و سياسى و نظامى و

وصيتنامه سياسى-الهى امام خمينى(س)، متن، ص: 18

اقتصادى دخالت و نظارت دارد و از هيچ نكته، و لو بسيار ناچيز كه در تربيت انسان و جامعه و پيشرفت مادى و معنوى نقش دارد فروگذار ننموده است؛ و موانع و مشكلات سر راه تكامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و به رفع آنها كوشيده است. اينك كه به توفيق و تأييد خداوند، جمهورى اسلامى با دست تواناى ملت متعهد پايه‏ريزى شده، و آنچه در اين حكومت اسلامى مطرح است اسلام و احكام مترقى آن است، بر ملت عظيم الشأن ايران است كه در تحقق محتواى آن به جميع ابعاد و حفظ و حراست آن بكوشند كه حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است، كه انبياى عظام از آدم- عليه السلام- تا خاتم النبيين- صلى اللَّه عليه و آله و سلم- در راه آن كوشش و فداكارى جانفرسا نموده‏اند و هيچ مانعى آنان را از اين فريضه بزرگ بازنداشته؛ و همچنين پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام- عليهم صلوات اللَّه- با كوششهاى توانفرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن كوشيده‏اند. و امروز بر ملت ايران، خصوصاً، و بر جميع مسلمانان، عموماً، واجب است اين امانت الهى را كه در ايران به طور رسمى اعلام شده و در مدتى كوتاه نتايج عظيمى به بار آورده، با تمام توان حفظ نموده و در راه ايجاد مقتضيات بقاى آن و رفع موانع و مشكلات آن كوشش نمايند. و اميد

وصيتنامه سياسى-الهى امام خمينى(س)، متن، ص: 19

است كه پرتو نور آن بر تمام كشورهاى اسلامى تابيدن گرفته و تمام دولتها و ملتها با يكديگر تفاهم در اين امر حياتى نمايند، و دست ابرقدرتهاى عالمخوار و جنايتكاران تاريخ را تا ابد از سر مظلومان و ستمديدگان جهان كوتاه نمايند.

اين جانب كه نفسهاى آخر عمر را مى‏كشم به حسب وظيفه، شطرى از آنچه در حفظ و بقاى اين وديعه الهى دخالت دارد و شطرى از موانع و خطرهايى كه آن را تهديد مى‏كنند، براى نسل حاضر و نسلهاى آينده عرض مى‏كنم و توفيق و تأييد همگان را از درگاه پروردگار عالميان خواهانم.

الف- بى‏ترديد رمز بقاى انقلاب اسلامى همان رمز پيروزى است؛ و رمز پيروزى را ملت مى‏داند و نسلهاى آينده در تاريخ خواهند خواند كه دو ركن اصلى آن: انگيزه الهى و مقصد عالى حكومت اسلامى؛ و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه براى همان انگيزه و مقصد.

اين جانب به همه نسلهاى حاضر و آينده وصيت مى‏كنم كه اگر بخواهيد اسلام و حكومت اللَّه برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگرانِ خارج و داخل از كشورتان قطع شود، اين انگيزه الهى را كه خداوند تعالى در قرآن كريم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهيد؛ و در مقابل اين‏

وصيتنامه سياسى-الهى امام خمينى(س)، متن، ص: 20

انگيزه كه رمز پيروزى و بقاى آن است، فراموشى هدف و تفرقه و اختلاف است. بى‏جهت نيست كه بوقهاى تبليغاتى در سراسر جهان و وليده‏هاى بومى آنان تمام توان خود را صرف شايعه‏ها و دروغهاى تفرقه‏افكن نموده‏اند و ميلياردها دلار براى آن صرف مى‏كنند. بى‏انگيزه نيست سفرهاى دائمى مخالفان جمهورى اسلامى به منطقه. و مع الأسف در بين آنان از سردمداران و حكومتهاى بعض كشورهاى اسلامى، كه جز به منافع شخص خود فكر نمى‏كنند و چشم و گوش بسته تسليم امريكا هستند ديده مى‏شود؛ و بعض از روحانى‏نماها نيز به آنان ملحقند.

امروز و در آتيه نيز آنچه براى ملت ايران و مسلمانان جهان بايد مطرح باشد و اهميت آن را در نظر گيرند، خنثى كردن تبليغات تفرقه افكنِ خانه برانداز است. توصيه اين جانب به مسلمين و خصوص ايرانيان بويژه در عصر حاضر، آن است كه در مقابل اين توطئه‏ها عكس العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود، به هر راه ممكن افزايش دهند و كفار و منافقان را مأيوس نمايند.

ب- از توطئه‏هاى مهمى كه در قرن اخير، خصوصاً در دهه‏هاى معاصر، و بويژه پس از پيروزى انقلاب آشكارا به چشم مى‏خورد، تبليغات دامنه‏دار با ابعاد مختلف براى مأيوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداكار ايران از اسلام‏

وصيتنامه سياسى-الهى امام خمينى(س)، متن، ص: 21

است. گاهى ناشيانه و با صراحت به اينكه احكام اسلام كه 1400 سال قبل وضع شده است نمى‏تواند در عصر حاضر كشورها را اداره كند، يا آنكه اسلام يك دين ارتجاعى است و با هر نوآورى و مظاهر تمدن مخالف است، و در عصر حاضر نمى‏شود كشورها از تمدن جهانى و مظاهر آن كناره گيرند، و امثال اين تبليغات ابلهانه و گاهى موذيانه و شيطنت‏آميز به گونه طرفدارى از قداست اسلام كه اسلام و ديگر اديان الهى سر و كار دارند با معنويات و تهذيب نفوس و تحذير از مقامات دنيايى و دعوت به ترك دنيا و اشتغال به عبادات و اذكار و ادعيه كه انسان را به خداى تعالى نزديك و از دنيا دور مى‏كند، و حكومت و سياست و سررشته‏دارى بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوى است، چه اينها تمام براى تعمير دنيا است و آن مخالف مسلك انبياى عظام است! و مع الأسف تبليغ به وجه

دوم در بعض از روحانيان و متدينان بيخبر از اسلام تأثير گذاشته كه حتى دخالت در حكومت و سياست را به مثابه يك گناه و فسق مى‏دانستند و شايد بعضى بدانند! و اين فاجعه بزرگى است كه اسلام مبتلاى به آن بود.

گروه اول كه بايد گفت از حكومت و قانون و سياست يا اطلاع ندارند يا غرضمندانه خود را به بى‏اطلاعى مى‏زنند.

زيرا اجراى قوانين بر معيار قسط و عدل و جلوگيرى از

وصيتنامه سياسى-الهى امام خمينى(س)، متن، ص: 22

ستمگرى و حكومت جائرانه و بسط عدالت فردى و اجتماعى و منع از فساد و فحشا و انواع كجرويها، و آزادى بر معيار عقل و عدل و استقلال و خودكفايى و جلوگيرى از استعمار و استثمار و استعباد، و حدود و قصاص و تعزيرات بر ميزان عدل براى جلوگيرى از فساد و تباهى يك جامعه، و سياست و راه بردن جامعه به موازين عقل و عدل و انصاف و صدها از اين قبيل، چيزهايى نيست كه با مرور زمان در طول تاريخ بشر و زندگى اجتماعى كهنه شود. اين دعوى به مثابه آن است كه گفته شود قواعد عقلى و رياضى در قرن حاضر بايد عوض شود و به جاى آن قواعد ديگر نشانده شود. اگر در صدر خلقت، عدالت اجتماعى بايد جارى شود و از ستمگرى و چپاول و قتل بايد جلوگيرى شود، امروز چون قرن اتم است آن روش كهنه شده! و ادعاى آنكه اسلام با نوآوردها مخالف است- همان سان كه محمد رضا پهلوى مخلوع مى‏گفت كه اينان مى‏خواهند با چهارپايان در اين عصر سفر كنند- يك اتهام ابلهانه بيش نيست. زيرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآوردها، اختراعات و ابتكارات و صنعتهاى پيشرفته كه در پيشرفت و تمدن بشر دخالت دارد، هيچ‏گاه اسلام و هيچ مذهب توحيدى با آن مخالفت نكرده و نخواهد كرد بلكه علم و صنعت مورد تأكيد اسلام و قرآن مجيد است. و اگر

وصيتنامه سياسى-الهى امام خمينى(س)، متن، ص: 23

مراد از تجدد و تمدن به آن معنى است كه بعضى روشنفكران حرفه‏اى مى‏گويند كه آزادى در تمام منكرات و فحشا حتى همجنس‏بازى و از اين قبيل، تمام اديان آسمانى و دانشمندان و عقلا با آن مخالفند گرچه غرب و شرق‏زدگان به تقليد كوركورانه آن را ترويج مى‏كنند.

و اما طايفه دوم كه نقشه موذيانه دارند و اسلام را از حكومت و سياست جدا مى‏دانند. بايد به اين نادانان گفت كه قرآن كريم و سنت رسول اللَّه- صلى اللَّه عليه و آله- آن قدر كه در حكومت و سياست احكام دارند در ساير چيزها ندارند؛ بلكه بسيار از احكام عبادى اسلام، عبادى- سياسى است كه غفلت از آنها اين مصيبتها را به بار آورده.

پيغمبر اسلام (ص) تشكيل حكومت داد مثل ساير حكومتهاى جهان لكن با انگيزه بسط عدالت اجتماعى. و خلفاى اول اسلامى حكومتهاى وسيع داشته‏اند و حكومت على بن ابي طالب- عليه السلام- نيز با همان انگيزه، به

طور وسيعتر و گسترده‏تر از واضحات تاريخ است. و پس از آن بتدريج حكومت به اسم اسلام بوده؛ و اكنون نيز مدعيان حكومت اسلامى به پيروى از اسلام و رسول اكرم- صلى اللَّه عليه و آله- بسيارند.

اين جانب در اين وصيتنامه با اشاره مى‏گذرم، ولى اميد آن دارم كه نويسندگان و جامعه‏شناسان و تاريخ‏نويسان،

وصيتنامه سياسى-الهى امام خمينى(س)، متن، ص: 24

مسلمانان را از اين اشتباه بيرون آورند. و آنچه گفته شده و مى‏شود كه انبيا- عليهم السلام- به معنويات كار دارند و حكومت و سررشته‏دارى دنيايى مطرود است و انبيا و اوليا و بزرگان از آن احتراز مى‏كردند و ما نيز بايد چنين كنيم، اشتباه تأسف‏آورى است كه نتايج آن به تباهى كشيدن ملتهاى اسلامى و بازكردن راه براى استعمارگران خونخوار است، زيرا آنچه مردود است حكومتهاى شيطانى و ديكتاتورى و ستمگرى است كه براى سلطه‏جويى و انگيزه‏هاى منحرف و دنيايى كه از آن تحذير نموده‏اند؛ جمع‏آورى ثروت و مال و قدرت‏طلبى و طاغوت گرايى است و بالاخره دنيايى است كه انسان را از حق تعالى غافل كند. و اما حكومت حق براى نفع مستضعفان و جلوگيرى از ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعى، همان است كه مثل سليمان بن داود و پيامبر عظيم الشأن اسلام- صلى اللَّه عليه و آله- و اوصياى بزرگوارش براى آن كوشش مى‏كردند؛ از بزرگترين واجبات و اقامه آن از والاترين عبادات است، چنانچه سياست سالم كه در اين حكومتها بوده از امور لازمه است. بايد ملت بيدار و هوشيار ايران با ديد اسلامى اين توطئه‏ها را خنثى نمايند. و گويندگان و نويسندگان متعهد به كمك ملت برخيزند و دست شياطين توطئه‏گر را قطع نمايند.

وصيتنامه سياسى-الهى امام خمينى(س)، متن، ص: 25

ج- و از همين قماش توطئه‏ها و شايد موذيانه‏تر، شايعه‏هاى وسيع در سطح كشور، و در شهرستانها بيشتر، بر اينكه جمهورى اسلامى هم كارى براى مردم انجام نداد.

بيچاره مردم با آن شوق و شعف فداكارى كردند كه از رژيم ظالمانه طاغوت رهايى يابند، گرفتار يك رژيم بدتر شدند! مستكبران مستكبرتر و مستضعفان مستضعف‏تر شدند! زندانها پر از جوانان كه اميد آتيه كشور است مى‏باشد و شكنجه‏ها از رژيم سابق بدتر و غير انسانى‏تر است! هر روز عده‏اى را اعدام مى‏كنند به اسم اسلام! و اى كاش اسم اسلام روى اين جمهورى نمى‏گذاشتند! اين زمان از زمان رضا خان و پسرش بدتر است! مردم در رنج و زحمت و گرانى سرسام‏آور غوطه مى‏خورند و سردمداران دارند اين رژيم را به رژيمى كمونيستى هدايت مى‏كنند! اموال مردم مصادره مى‏شود و آزادى در هر چيز از ملت سلب شده! و بسيارى ديگر از اين قبيل امور كه با نقشه اجرا مى‏شود. و دليل آنكه نقشه و توطئه در كار است آنكه هر چند روز يك امر در هر گوشه و كنار و در هر كوى و برزن سر زبانها مى‏افتد؛ در تاكسيها همين مطلب واحد و در اتوبوسها نيز همين و در اجتماعات چند نفره باز همين صحبت مى‏شود؛ و يكى كه قدرى كهنه شد يكى ديگر معروف مى‏شود. و مع الأسف بعض روحانيون كه از حيله‏هاى شيطانى‏

وصيتنامه سياسى-الهى امام خمينى(س)، متن، ص: 26

بيخبرند با تماس يكى- دو نفر از عوامل توطئه گمان مى‏كنند مطلب همان است. و اساس مسأله آن است كه بسيارى از آنان كه اين مسائل را مى‏شنوند و باور مى‏كنند اطلاع از وضع دنيا و انقلابهاى جهان و حوادث بعد از انقلاب و گرفتاريهاى عظيم اجتناب‏ناپذير آن ندارند- چنانچه اطلاع صحيح از تحولاتى كه همه به سود اسلام است ندارند- و چشم بسته و بيخبر امثال اين مطالب را شنيده و خود نيز با غفلت يا عمد به آنان پيوسته‏اند.

اين جانب توصيه مى‏كنم كه قبل از مطالعه وضعيت كنونى جهان و مقايسه بين انقلاب اسلامى ايران با ساير انقلابات و قبل از آشنايى با وضعيت كشورها و ملتهايى كه در حال انقلاب و پس از انقلابشان بر آنان چه مى‏گذشته است، و قبل از توجه به گرفتاريهاى اين كشور طاغوتزده از ناحيه رضا خان و بدتر از آن محمد رضا كه در طول چپاولگريهايشان براى اين دولت به ارث گذاشته‏اند، از وابستگيهاى عظيم خانمانسوز، تا اوضاع وزارتخانه‏ها و ادارات و اقتصاد و ارتش و مراكز عياشى و مغازه‏هاى مسكرات فروشى و ايجاد بى‏بند و بارى در تمام شئون زندگى و اوضاع تعليم و تربيت و اوضاع دبيرستانها و دانشگاهها و اوضاع سينماها و عشرتكده‏ها و وضعيّت جوانها و زنها و وضعيت روحانيون و متديّنين و

وصيتنامه سياسى-الهى امام خمينى(س)، متن، ص: 27

آزاديخواهان متعهّد و بانوان عفيف ستمديده و مساجد در زمان طاغوت و رسيدگى به پرونده اعدام‏شدگان و محكومان به حبس و رسيدگى به زندانها و كيفيت عملكرد متصديان و رسيدگى به مال سرمايه‏داران و زمينخواران بزرگ و محتكران و گرانفروشان و رسيدگى به دادگستريها و دادگاههاى انقلاب و مقايسه با وضع سابق دادگسترى و قضات و رسيدگى به حال نمايندگان مجلس شوراى اسلامى و اعضاى دولت و استاندارها و ساير مأمورين كه در اين زمان آمده‏اند و مقايسه با زمان سابق و رسيدگى به عملكرد دولت و جهاد سازندگى در روستاهاى محروم از همه مواهب حتى آب آشاميدنى و درمانگاه و مقايسه با طول رژيم سابق با در نظر گرفتن گرفتارى به جنگ تحميلى و پيامدهاى آن از قبيل آوارگان ميليونى و خانواده‏هاى شهدا و آسيب‏ديدگان در جنگ و آوارگان ميليونى افغانستان و عراق و با نظر به حصر اقتصادى و توطئه‏هاى پى در پى امريكا و وابستگان خارج و داخلش (اضافه كنيد فقدان مبلّغ آشنا به مسائل به مقدار احتياج و قاضى شرع) و هرج و مرجهايى كه از طرف مخالفان اسلام و منحرفان و حتى دوستان نادان در دست اجرا است و دهها مسائل ديگر، تقاضا اين است كه قبل از آشنايى به مسائل، به اشكالتراشى و انتقاد كوبنده و فحاشى برنخيزيد؛

وصيتنامه سياسى-الهى امام خمينى(س)، متن، ص: 28

و به حال اين اسلام غريب كه پس از صدها سال ستمگرى قلدرها و جهل توده‏ها امروز طفلى تازه‏پا و وليده‏اى است محفوف به دشمنهاى خارج و داخل، رحم كنيد. و شما اشكالتراشان به فكر بنشينيد كه آيا بهتر نيست به جاى

سركوبى به اصلاح و كمك بكوشيد؛ و به جاى طرفدارى از منافقان و ستمگران و سرمايه‏داران و محتكران بى‏انصاف از خدا بيخبر، طرفدار مظلومان و ستمديدگان و محرومان باشيد؛ و به جاى گروههاى آشوبگر و تروريستهاى مفسد و طرفدارى غير مستقيم از آنان، توجهى به ترورشدگان از روحانيون مظلوم تا خدمتگزاران متعهد مظلوم داشته باشيد؟ اين جانب هيچ گاه نگفته و نمى‏گويم كه امروز در اين جمهورى به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل مى‏شود و اشخاصى از روى جهالت و عقده و بى‏انضباطى بر خلاف مقررات اسلام عمل نمى‏كنند؛ لكن عرض مى‏كنم كه قوه مقننه و قضاييه و اجراييه با زحمات جانفرسا كوشش در اسلامى كردن اين كشور مى‏كنند و ملتِ دهها ميليونى نيز طرفدار و مددكار آنان هستند؛ و اگر اين اقليت اشكالتراش و كارشكن به كمك بشتابند، تحقق اين آمال آسانتر و سريعتر خواهد بود. و اگر خداى نخواسته اينان به خود نيايند، چون توده ميليونى بيدار شده و متوجه مسائل است‏