-طلبه ها هم این عالم خاص و ویژگی های آن را دارند و دارای سبک زندگی و تیپ خاصی هستند که با مردم عادی فرق
دارد.
3-اصول و مبانی فکری،آرمان ها و مهارت های خاصی داشتن،باعث می شود از بقیه مردم جدا شوند یعنی اینکه آنها افراد
خاصی هستند و مردم بدانند که انها عالمی دارند و برای ورود به آن عالم باید با آن عالم و مبانی و اصول آن آشنا شوند.
4- کسی که وارد این فضاها می شود باید این عالم را بپذیرد و یک فعلیت را پیدا کند و خود را با شرایط وفق بدهد مانند عالم
طلبگی که وقتی وارد این عالم می شود. برای موفقیت باید عالم آن را بشناسد و برای پیشرفت و رشد خویش آن ها را بپذیرد و
تمام شرایط را که شامل محدودیتها و سختی ها می شود را قبول کند . وارد شدن به این عالم و قبول شرایط آن باعث ساختن
انسان ها و سازندگی طلبه می شود.
-5عالم طلبگی از عالم شاعران و هنرمندان و ...بسیار گسترده تر است و عالمی است بزرگ ، کامل ، گسترده و سازنده که
انسان را به شکوفایی می رساند.
6-بحث مهم دیگر هویت طلبگی است که در عالم طلبگی ساخته می شود.کسی که می خواهد طلبه شود وارد عالم طلبگی می
شود و هرگز از آن خارج نمی شود.
7-عالم دنیا ،عالم کثرت است و از ویژگی های آن این است که انسان را زیاده خواه کرده و هر لحظه به سوی چیزی می
کشد.زیرا خواسته های انسان پایان ناپذیر و بسیار است.
اما عالم عقل ،عالم وحدت است .عالم طلبگی نیز عالم وحدت است یعنی انسان را خدا محور می کند.همه ارزش های خوب
شامل خدااست.دیگر دنبال هوای نفسانی نیست بلکه به دنبال رضایت خداوند است و یکی از مهمترین ویژگی آن آرامش است
د رحالیکه دردنیاگرایی آرامش نیست.طلبه ها آرامش خداوندی را دارند.توکل،ایمان و شناخت موجب آرامش روح انسان می
شود.
8-در فضای عقلانی انسان با حقایق زندگی ،حقیقت خدا،حقیقت مذهبی و ...آشنا می شود.فضای طلبگی فضای علمی،حق و
آزادی است.طلبه از درگیری های نفس با دنیا آزاد می شود.برای زندگی کردن باید به اختیار رسید و اختیار نهایت انسان شدن
است و این کار فقط در عالم طلبگی به حقیقت می رسد .در غیر اینصورت به هیچ وجه در عالم بشری به این حقیقت دست پیدا
نمی کنند .در حقیقت مهم ترین کاری که باید در عالم طلبگی اتفاق بیفتد اختیار است.
9-عالم طلبگی فضای تجردی است و دیدنی نیست.این عالم روحانی است و عالم غیبی نیز هست و فضا و آزمایشگاه یک طلبه
تفکر است که عقلانی می شود.
10-عالم مردم عادی ،عالم نفسانی است،عالم طبیعت،عالم جهل ،بی اطلاعی و غریزی است.
اما عالم عقل،عالم اختیار،آزادی و آگاهانه است و فضایی طلبگی است که آزادی از نفس و دارای آگاهی است.کسی که در مسیر
علم قدم بر ندارد در جستجوی حقیقت نیست.طلبه در فضا ی عقلانی با فضای بنیادی هم آشنا می شود.