2- موضوع اصلی دین، زندگی باطنی است و شامل زندگی انسان می شود که دارای دو بعد است.انسان بوسیله بدن و جسم خود
درعالم طبیعت زندگی می کند و به وسیله روح خود که در باطن و واقع انسان است در ماورای طبیعت زندگی می کند.
3-انسان دارای دو نیار طبیعی و ماورای طبیعی است.نیازهای طبیعی انسان چون غذا،خواب و ...در عالم طبیعت است و نیازهای
ماورای طبیعت که بوسیله آن به ضرورت هانیز دست می یابد، شامل نیاز به بعد مجرد هستی (خداشناسی)،نیازهای شناختی
(معاد،عالم ملکوت،عالم ماورای طبیعت)،نیاز به بعد مجرد خود انسان(خود شناسی)،شناخت دین و پرورش روح،نیاز به ایمان و
عمل(ارتباط هستی باخداوند)هستند که این نیاز یکی از مهمترین نیازهای پرورشی انسان است.
4-ضرورت ها بر اساس نیازها ساخته می شوند.نیازها به ضروری و مهم دسته بندی می شوند.مثلا نور برای زندگی ضروری است
اما چیزهای مهم برای ادامه زندگی لزومی ندارند که حتمی باشند.
5-خود شناسی و دین از ضرورت های زندگی هستند نه از مهمات آن.این ضرورت ها نیازهایی را در برمیگیرند که شامل ضرورت
وجود دین و دیگری ضرورت وجود پیامبران ،امامان و انبیا است که دارای مسئولیتهای چون دریافت وحی(نبوت)،ابلاغ دین(رسالت)
و اجرای دین(امامت و ولایت) هستند.از کارهای دیگر انبیا ،پروزش عقل انسانها ست که این عقل درونی است و وظیفه انبیا این
است که درون ما را پرورش دهند.
6-عالم دینی شامل طلبه هاوکسانی است که درجهت تبلیغ وآموزش دین تلاش می کنند.وظیفه طلبه وفقیه دینی درک وحی ودین،اجرای
دین -حکومت و تبلیغ دین است .
7-ضرورت وجود طلبه به ضرورت وجود انبیا می باشد و ضرورت وجود انبیا نیز به ضرورت نیازهای معنوی بر می گردد.
اهمیت وجود طلبه بنابر مواردی است ازجمله:
الف)پرورش انسان ها:که یکی از مهمترین ضرورت های دینی است که وظیفه یک طلبه و عالم دینی می باشد.
ب)جایگزینی انبیا:انبیا مهمترین جایگزین دین روی زمین هستند و انسانها (علما)نیز جایگزین انبیا هستند.
ج)رسیدن به جایگاه ولایت و رهبری در جامعه: که بالاترین مقام در یک جامعه مقام رهبری است.
د)رسیدن به کمال : یک طلبه می تواند به بالاترین کمالات انسانی برسد و بوسیله کمال است که می تواند به قرب علمی نیزبرسد.تمام
صفات باعث نزدیکی انسان به خداوند می شود و هرکسی می تواند به وسیله کسب یک صفت به خداوند نزدیک شود اما بالاترین و
بهترین صفت ،صفت علم است.