-
1396/02/11
چکيده:
خانواده نهاد جامعهسازی است که حیات و سلامت این مجموعه، ضامن سلامت و حیات اجتماعی جامعه میباشد. در این راستا مدیریت خانواده اهمیت ویژهای در تضمین سلامت و حیات خانواده دارد.مدیریت خانواده نیازمند نظامی دقیق و اِعمال روشهای عالمانه، خردمندانه و مورد تائید منابع دینی است. فهم و بازخوانی دقیق این نظام که از اساسيترين مباحث و معارف اجتماعی دین است ضروري مينمايد.در منابع وارده از بزرگان در راستاي تعليم دینداران زواياي گوناگوني مورد بررسي قرار گرفته در اين نوشتار که شامل چهار فصل ميباشد، مباحث از ديدگاه آیات و روایات، مورد مطالعه قرار گرفته است.در فصل آغازين بعد از ذکر مقدّماتي چون تبيين مسأله به بررسی مفاهیم مربوط به مدیریت خانواده ،دستيابي به نظام تصوّري کارآمد پرداخته است هم چنین با بررسی اصول حاکم بر مدیریت خانواده و روشهای مدیریت، تصویر دقیقی ازمدیریت توانمندو معقول در تدبیر امور خانواده را به دست داده است. آموزه قوامیت در منابع دینی به مدیریت خانواده اشاره دارد که بر اساس برتری مردان نسبت به زنان، به مردان سپرده شده است.در حقیقت واگذاری این امر به مرد، به عنوان یک تکلیف مبتنی بر فطرت و به دلیل تفاوتهای خاصی است که دو جنس زن و مرد با یکدیگر دارند. همچنانکه به همین علت وظایفی چون مادری که بسیار کلیدی است به زنان سپرده شده است.
واژگان کلیدی: مدیریت، خانواده، قوامیّت، برتری مرد نسبت به زن، تأمین نفقه، مادری.
-
1396/02/11
خانواده به عنوان زیر بنای تشکیل دهنده جامعه به عنوان نهادی مهم مطرح است؛ با تعاریف جدید ارائه شده از خانواده و تغییر کارکردهای اصلی آن، این نهاد دچار چالش شده و آشفتگی در روابط اجتماعی و تغییر نقش ها و الگوها، از جمله نقش «مادری» را در پی داشته است. در مورد نقش مادری دو نگاه متفاوت وجود دارد. نخست، نگاه سنتی که همواره نگرشی مثبت داشته است و دیگری که رویکرد غالب فمینیست هاست، مادری را برساخته ای اجتماعی می دانند که زمینه ساز ستم بر زنان شده است. در رویکرد فمینیستی وحدت نظری درباره مادری وجود ندارد برخی با نگرشی مثبت اما مشروط به آن نگریسته اند و در برخی دیگر – به ويژه در نگاه رادیکالی آن- مادری نه تنها با انگاره ای مثبت روبرو نیست؛ بلکه به اتهام زمینه سازی برای استمرار ستم به زنان در طول تاریخ، در دادگاه فمینیستی محکوم است و گاه برخی خواستار حذف نقش مادری هستند. مهم ترین پیامد این جنبش بی پایه ساختن نظریه «جنس دوم» بودن زن مهم ترین پیامد منفی آن بی ارزش شدن و تحقیر کار خانگی و بچه داری است. در این میان آنچه باید مورد توجه قرار بگیرد تفکری معتدل است. تفکری که استقلال زن را به عنوان موجود انسانی و در عین حال تعهدات به خانواده و اجتماع مدنظر قرار دهد. جانبداری از برابری جنسی معنوی با حمایت از جنبه های آشکار طبیعی مادری و ارزشگذاری مثبت در مورد تولیدمثل گویای این مطلب است. بجاست نظریه پردازان امور اجتماعی به مسائلی از این دست توجه کرده و درصدد علت یابی و رفع آن برآیند؛ چرا که کنش متقابل و یادگیری از سایر فرهنگ ها تجربه با ارزشی است و لزومی بر تکرار اشتباه دیگران احساس نمی شود.
واژگان کلیدی : مادری، اسلام، فمینیسم، خانواده،ازدواج، حقوق زن.