مقدمه :
از دیدگاه علم زن و مرد از نظر ساخت بدنی و روانی متفاوت است . تمایزات روانی زن و مرد ار نظر علم روانشناسی و در فرهنگهای مختلف به اثبات رسیده و به راستی خطاست که این تفاوتها تنها زاییده تربیت و محیط دانسته شود .
از آنجا که روان انسان ها، رابطه مستقیمی با دستگاه مغز و اعصابشان دارد ، این تفاوتها که برخی از آنها فراتر از حد تاثیرات محیطی بوده ،غلبه آنها در یکی از دو جنس غیر قابل انکار است ، به روشنی از تفاوت مغز زن و مرد حکایت دارد. رفتارهای روانی متفاوت میان زن و مـرد به رنگ و نژاد خاصی منحصر نمی شود و تکیه بر تفاوتهای فردی در این زمینه توجیه درست ندارند و دلیل قانع کننده ای به حساب نمی آیند.
تفاوتهای امری پذیرفته شده است ؛اما این پذیرش بدان معنا نیست که چنین تفاوتهایی به طور مطلق واقعیت دارد . پژوهش های موجود، تنها به طور کلی و در حدو اندازه میانگین صادق است. چنین تفاوتهایی ،رفتارهای متفاوتی را از دو جنس می طلبد.
خـانواده از مجمو عه ای از افراد تشکیل شده که مسئولیتهای متقابل بر عهده آنان است . این افراد نیازهای مـادی ،عاطفی و اجتماعی دارند که باید در محیط خانواده برآورده شود گذشته از این اعضای خانواده معمولا بیشتر مدت زندگی و ساعات روزانه را باهم به سر می برند؛ به گونه ای که با هیچ فردی دیگر به این میزان تعامل ندارند . درصورتی که عوامل دلبستگی در خانواده تضعیف نشود ،بسیاری از اختلافات به کمک همین روابط عاطفی مثبت و بسیار نزدیک ، قابل حل و فصل است.
در این نوشتار سعی بر آن است تا تمایزات روانی دو جنس یادآوری شود و آشکار است که این تفاوتها ،کمالات و امتیازات هر یک از آن ها به حساب می آید و برای پیشرفت و تکامل وجود آنها ضروری است ؛ زیرا در یک ویژگی و صفت دراین نگاه، نشانه تحقیر نیست؛ بلکه مایه قوام و نیک فرجامی دانسته می شود و ارزیابی شتابزده درست نمی نما ید. شناخت روحیات و عواطف مخصوص هر یک از زن و مرد نقش بسیار مهم و اساسی پی ریزی زمینه های تفاهم و سازگاری و تشریک مساعی آن دو و تحقق روابط سالم خانوادگی و اجتماعی به ویژه از نظر تعلیم تربیت انسانی دارد .
در این زمینه کتبی به رشته تحریر در آمده است ؛ از جمله «کتاب زن» نوشته «هادی حسینی ودیگران» ، «اسلام و تفاوتهای جنسیتی» در نهادهای اجتماعی نوشته «حسین بستان» ، «خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی » تالیف «محمد رضا سالاری فر»، «روانشناسی تفاوتهای فردی» نوشته «حمزه گنجی» و «روانشناسی اجتماعی»تالیف «الیوت ارونسون».
این متن در صدد است با افزایش شناخت دوجنس از یکدیگر و ارائه راهکارها و تکنیک های حل مساله به تقویت و تحکیم روابط زنا شویی و استحکام بنیاد خانواده کمک کند. بنابراین باید ریشه اختلافات و سوء تفاهم بین زن و مرد را باید در عوامل و زمینه های دیگر جستجو کرد و تفاوتهای فرهنگی ،عقاید و مهمتر از همه عدم شناخت هر یک از دو جنس نسبت به خصوصیات و ویژگیهای طرف دیگر از جمله مهمترین علل اختلاف و سوء تفاهم بین زنان و مردان است.
شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای بوده و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد که در عناوینی چون رفتار اجتماعی زن و مرد ،احساسات و عواطف ،رشد اخلاقی ،ارضای نیازهای جنسی،مسائل شناختی و هوش و روابط کلامی و غیر کلامی به بررسی مساله می پردازد .