بررسی رابطه عفت مادر و تربیت فرزندان

شناسه نوشته : 14521

1394/02/09

تعداد بازدید : 3287

چكيده عفت در انسان یک امری طبیعی و فطری است و با دلایل قرانی و روائی به اثبات رسیده و حال این عفت نقش مهمی در تربیت فرزندان دارد.با بررسي نقش مادر در تربيت فرزندان ، ضروري است كه اين مساله را با روش‌هاي صحيح بررسی کرد .در اين پايان نامه از منابع تربيتي، روانشناسي و تفسيري استفاده شده و در مفهوم شناسي اين نتيجه حاصل گرديد كه عفت ريشه در فطرت انسان دارد.تمام اديان آسماني، حجاب و عفاف زن را لازم شمرده‌اند و جامعه بشري را به سوي آن دعوت كرده‌اند؛ چرا كه لزوم عفاف و حجاب به طور طبيعي در فطرت زنان به وديعت نهاده شده است. خداوند در قرآن كريم عفت را از صفات مؤمنين شمرده است. و وجود و ضرورت عفت از نظر علمي و تجربي نيز به اثبات رسيده است.وبه دلایل محکم قرانی و روائی استناد و اثراتی که باقی می گذارد پرداخته است. از طرف دیگر ابعاد عفت در پوشش و گفتار و رفتار را باید رعایت کرد و عوامل عفت همچون تقویت ایمان،شناخت ابعاد وجودی خود و ارزش مقام والای آدمی ،نقش دوستی و معاشرت با افراد باحیا،توجه به برکات حیا و عواقب بی حیائی را شناخت و آثار و مصادیق عفت از جمله عفت و بی عفتی در زمینه فردی-خانوادگی و اجتماعی و آثار دنیوی و اخروی عفت و عفاف در تاریخ گذشته و معاصر تقویت نمود.پس با توجه به نقش مادر در ایجاد و حفظ عفت فرزند که با ذکر مراحل مختلف،تاثیر گذاری عفت مادر را به تصویر می کشد و در سایه این تربیت جامعه ای سالم وارزشی را رقم می زند و به این نتیجه می رسد که مادری عفیف،می تواند فرزندانی عفیف تربیت کند. کلید واژه ها : عفت – تربیت – نقش  
Description: alah
شوراي عالي حوزه‌ي علميه قم
مركز مديريت حوزه‌هاي علميه‌ي خواهران
مدرسه‌ي عمليه‌ي حضرت معصومه(س)
پايان نامه‌ي سطح دو (كارشناسي)
موضوع:
بررسی رابطه عفت مادر و تربیت فرزندان
استاد راهنما
سرکار خانم نوروزي
استاد داور
سرکار خانم دکتر اعظم وفائی
تهيه و تنظيم
كبري كريمي
بهار 1391
فهرست مطالب
 
   
 
 
مقدمه:
«یَاَ اَیّهَاَ النَّبِیُّ قُل لّاَزواجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ المومِنِینَ یُدنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلابِیِبهِنَّ ذلِکَ اَدنَی اَن یُعرَفنَ فَلَا یُو ذَینَ وَ کَاَن الله غفوراً رَّحِیماً»؛ «اي پيامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو (هنگام خروج از منزل چادرهاي خود را بپوشند. اين كار براي اين كه (به عفت و پاكدامني) شناخته شوند و مورد آزار و اذيت قرار نگيرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهي در زمينه‌ عدم رعايت حجاب از آن‌ها سر زده است) خداوند همواره آمرزنده رحيم است.»[1]
در اسلام مسأله عفت در مباحث اخلاقي براي زن و مرد مطرح شده ولي تكيه بيشتر آن روي زنان است. چيزي كه موجب تربيت صحيح فرزندان ما مي‌شود در وهله ی اول مربوط به عفت مادر مي‌باشد، یعنی مادر باید از خود شروع کند و به تمام ارزش ها و احکام الهی پایبند باشد و از شهوات و آلودگی ها خود را دور نگه دارد .
مادر محور اصلی زندگی فرزند است و نخستین انتقال دهنده اثرات ذهنی ، فردی و اجتماعی می باشد .
بنابراین اگر مادری می خواهد فرزندانی با عفت تربیت کند باید بداند که چگونه می تواند نقش عفت را در آنها درونی کند . به عبارت دیگر باید به ابعاد عفت واقف باشد که چگونه و با چه روش تعلیمی می تواند به فرزندان خود اثرات مثبت عفت و خطرات بی عفتی را آموزش دهد و این گوهر گرانبها را در وجودشان به ودیعه گذارد . آنچه به نظر می رسد و می تواند تا حدودی به این سوالات پاسخ دهد از قبیل : عفیف بودن مادر ، تغذیه حلال ، کنترل شهوت ، تاثیر دوستان و همکلاسی ها ، الگو برداری از شخصیت مهم در اسلام ، آگاهی در روابط آنان و بسیاری مواردی دیگر
نتيجه گيري
بنابر ‌آن چه كه در كليه‌ي فصول گذشت مي‌توان اين نتيجه را گرفت كه عفت مادر خود زير بناي تربيت دخترش مي‌باشد وبراي ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آنكه مادر نقش عفت را در فرزند خود ماندگار كند و خود نگه‌داري در مقابل گناهان را در او ايجاد كند، مراحلي را بايد طي كند كه به ترتيب ذكر مي‌شود.
البته بايد دانست كه عفت هم در مسائل مادي مثل نيازهاي اقتصادي و هم غير مادي مثل امور جنسي مطرح است، و امّا مراحل عبارتند از:
1ـ مرحله اول: مادر در درجه اول بايد خودش عفيفه باشد و عفت در همه ابعاد ‌‌آن يعني نگاه، كلام، حجاب و پوشش، اخلاق و رفتار در ظاهر و باطن او نمود داشته باشد. عوامل موثر در عفت مثل تقويت ايمان ـ شناخت خود ـ همنشيني با افراد با حيا ـ و... و همچنين عوامل موثر در بي‌عفتي كه در دنيا و ‌آخرت داراي ‌‌آثار سوء و منفي زيادي مثل اختلالات رواني، خشونت و ‌‌‌‌‌آزار جنسي و... (‌آثار دنيوي) و ‌آتش دوزخ و ‌آويزان شدن با مو و چيدن گوشت بدن و... (‌آثار اخروي) را بشناسد و نسبت به تقويت و ذائل كردن ‌آن‌ها تا جايي كه مي‌تواند بكوشد.
2ـ مرحله دوم: اين مرحله انتخاب همسر عفيف است كه در شكل گيري جنين نقشي اساسي دارد و بعد از ‌‌آن هم از حمايت‌هاي مادي و معنوي او بر خوردار مي‌گردد.
3ـ مرحله سوم: مرحله بار داري است در اين دوران علاوه بر بهداشت جسماني به بهداشت رواني خود نيز بايد توجه كند و از محيطي ‌‌‌آرام و پر نشاط بر خوردار گردد. از بعد جسماني مادر بايد تغذيه صحيح و كافي و.... داشته باشد چرا كه سلامت جنين بسيار مهم است و در بعد رواني مادر مي‌تواند با استفاده از تلاوت ‌آيات قر‌‌‌‌آني و انس با كلام الهي از نظر روحي خود را تقويت كند و القاء ‌آرامش دروني داشته باشد بر اين اساس هر مادري بايد توجه داشته باشد كه دوران حمل براي طفل او سر نوشت ساز است و تمام روحيات وي روي فرزندي كه در شكم دارد اثر مي‌گذارد و بايد به نوع غذا و حلال بودن ‌آن توجه خاصي داشته باشد.
4ـ مرحله چهارم: مرحله بعد از تولد است. در اين مرحله نيز هم بعد مادي و هم بعد معنوي عفت را بايد در نظر گرفت زيرا يك انسان متشكل از جسم و روح است در هر كدام كه كوتاهي صورت گيرد باعث مي‌شود كه مادر نتواند دختري با عفت تربيت كند.
لذا اقداماتي كه مادر عفيف براي عفت فرزند دختر خود بعد از تولد مي‌تواند انجام دهد عبارتست از:
الف) نقش مادر در انتقال ميراث اجتماعي:
كودك وقتي به دنيا مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آيد مغزش چون كاغذي سفيد و ننوشته است، نخستين كلمات و حروف را مادر بر روي اين صفحه مي‌نويسد و اوست كه نقوش زشت و زيبا بر ‌‌‌آن صفحه ترسيم مي‌كند. اصول و قواعد زندگي را به كودك خود مي‌‌‌‌‌‌‌‌آموزد طرز بر خورد و ‌آداب و رسوم ياد مي‌دهد و.... بنابر اين مادر شالوده اساسي انتقال فرهنگ از سوي مادر است.
اوست كه بسياري از اصالت‌ها و يا كجرويها را در ذهن طفل وارد مي‌سازد و نقش اصلي را در انتقال ميراث اجتماعي دارد.
 
ب) نقش مادر در تاثيرات اخلاقي:
ازنظر علمي ملكات اخلاقي و چگونگي حيات مادر به وسيله خون و شير به طفل منتقل مي‌شود مادر مي‌تواند آموزش اخلاق را از دو راه به دختر خود بياموزد.
1ـ آموزش از طريق الگو  2ـ آموزش از راه عمل.
چون تماس كودك در سال‌هاي اوليه با مادر بيشتر است و او مستقيماً شاهد رفتار مادر و طرز عمل‌هاي اوست پس از او بيشتر تأثير مي‌گيرد پس مي‌توان نتيجه گرفت اگر مادري داراي عفاف باشد و اخلاق ملكات فاضله داشته باشد فرزندي خوب تربيت مي‌كند.
 
ج) نقش مادر در تأثيرات رواني:
از نظر علمي رابطه مادر با طفل از سوئي رابطه رهبري و رهروي است. قانون وراثت بسياري از حالات كودك را به گونه‌اي نا خود آگاه ناشي از مادر مي‌داند. بنا بر اين اگر مادري روحيه كينه‌توزي و حسادت يا خير خواهي و... داشته باشد تا حدود زيادي بر طفل تأثير مي‌گذارد نتيجه اين كه مادر منشأ سعادت يا بدبختي فرزند است؛ نقص و يا سلامت شخصيت رواني كودك مخصوصاً در 6 سال اول زندگي بستگي به مادر دارد
نكته‌هايي كه يك مادر عفيف براي تربيت دختر خود بايد در نظر داشته باشد عبارتند از:
1ـ شيردادن فرزند مطابق دستورات اسلامي باشد
2ـ دادن غذاي حلال و ترك هرگونه غذاي حرام به كودك
3ـ نام نيكو گذاردن برروي كودك.
4ـ تمرين و تشويق كودك به خوبي‌ها و منع تنبيه و مجازات‌هاي ناروا
5ـ آموزش و تمرين در مسائل ديني و اخلاقي و عمل به دستورهاي ديني
اگر آموزش مادر به فرزند در زمينه احكام و معارف ديني صحيح و آگاهانه باشد بسياري از مشكلات ديني وي رفع مي‌شود و والدين بايد هماهنگ و هم فكر، بايد‌ها و نبايد‌هاي ديني را به كودك خود آموزش دهند.
6ـ مادر بايد از روش‌هاي تربيتي صحيح كه باعث ايجاد و حفظ و اصلاح عفت در فرزند دختر مي‌شود آگاهي داشته باشد و بداند در كجا و به چه شيوه‌اي و تا چه ميزان بايد عمل و بر خورد كند و از حد افراط و تفريط نگذرد.
7ـ مادر بايد با توجه به آمادگي ذهني و ادراكي فرزند به وي امر و نهي كنند و شيوه‌ي رفتار و گفتار مادر با توجه به سطح فكري فرزند باشد.
8ـ فرزند خود را از عوامل مؤثر در عفت و بي‌عفتي و ارزش عفت و مضرّات بي‌عفتي ‌‌‌آگاه سازد و او را ياري نمايد.
9ـ دراصلاح عفت او بايد علت را جستجو كند و به شيوه‌هاي مناسب آن را رفع كند؛ البته به صورت كامل
10ـ در همه روشهاي تربيتي مثل نصيحت، تشويق و تنبيه، الگو برداري و... در تمام مراحل ايجاد، حفظ و اصلاح عفت دختر، نقش الگويي و رهبري مادر از همه مهم‌تر است مخصوصاً از اين بابت كه هم جنس دختر است و فرزندان معمولاً سعي مي‌كنند كه خود را با هم جنس خود هماهنگ سازند
لذا مادر اگر با تمام توان در عفت خود بكوشد و معيار‌هاي اخلاقي و ديني را رعايت كند و خودش را مجسمه عفت سازد و همچنين تضاد بين گفتار و رفتارش نباشد، دختر نيز از او ياد مي‌گيرد و او را اسوه‌ي خود قرار مي‌دهد. 
اما مادر بايد هوشيارانه و به طور غير مستقيم راهنماي دختران خود باشند كه مبادا راه را به بيراهه بروند. پس تعامل مادر و دختر نقش بسزا و مؤثري در زمينه عفت دارد كه براي روابط نزديك با دختر خود رعايت اين اصول ضروري مي‌باشد، از قبيل:
1ـ مادران بايد دخترانشان را درك كنند و به شخصيت او احترام بگذارند.
2ـ هر روز با دخترانشان صحبت كنند.
3ـ ايراد از او نگيرند.
4ـ مرتب عشق و علاقه‌شان را به ‌آنها نشان بدهند و بگويند چقدر دوستشان دارند متقابلاَ دختران نيز سعي مي‌كنند مادران خود را درك كنند و مشكلات خود را براحتي با مادر خود در ميان مي‌گذرانند وبه اين باور مي‌رسند كه بهترين دوست در زندگيشان مادر است و هر نصيحت و تذكري كه از جانب مادر ارائه مي‌شود از روي خير خواهي مي‌باشد علاوه بر مادر افراد ديگري هم هستند كه نقش الگويي براي عفاف دختران دارند كه به طور غير مستقيم بركردار و رفتار ‌‌‌آنان تاًثير مي‌گذارند از جمله اين الگوها معلم است كه با اخلاق و كردار خود در ارتباط با شاگردان بدون اين كه ‌‌‌‌آن‌ها متوجه باشند تحت تاٌثير افعال و كردار معلم قرار مي‌گيرند و سعي در تقليد از معلم خود دارند و تلاش مي‌كنند كه خود را شبيه او سازند اگر معلم با عفت، نشستن و سخن گفتن و كلاس رفتن و درس دادنش همه بر اساس تقوا باشد مي‌تواند الگوي خوبي براي دختران ما باشد و مادران بايد دقت كافي و وافي در نقش اين الگو براي فرزندان خود داشته باشند تا نتيجه‌ي دلخواه و مطلوب دست يابند در ضمن مادران از همكلاسي و همسالان فرزند خود نيز نبايد غافل باشند به خصوص در دوران نوجواني كه دوران تغييرات بحران براي دختران است. بنابر اين با مراقبت از فرزند خود در روابط و برخوردها و جلوگيري از روابط ‌‌‌آزاد با نا محرم و راهنمايي كردن فرزند خود در انتخاب دوست شايسته و اورا به موقع براي ازدواج ‌‌آماده و به او محبت كرده و خود كنترلي را در او تقويت نمايدو همچنين ‌‌‌‌‌‌‌آگاهيهاي لازم در مورد خطرات احتمالي محيط اجتماعي را به دختر خود گوشزد نمايد پس مادر بايد در تمام زمينه‌ها چه فردي، چه خانوادگي و اجتماعي بايد تمام سعي و تلاش خود را به كار گيرد اگر همه مادران جامعه ما به اهميت عفاف در تربيت دختر خود پي ببرند در ‌آينده مادراني با عفاف در نتيجه جامعه‌اي سالم و سعادتمند خواهيم داشت.

فهرست منابع:
1ـ‌ قرآن كريم؛ ترجمه ناصر مكارم شيرازي
2ـ نهج البلاغه؛ ترجمه محمد دشتي
الف) منابع فارسي
1ـ اكبري، محمود، كرانه سعادت، گلستان ادب، چاپ دوم، قم، بهار 1382.
2ـ ـــــــــ،  محمود، رفتار والدين با دختران جوان، فتيان، نوبت چاپ پنجم، قم، 1390
3ـ ـــــــ، محمود، براي ريحانه، گلستان ادب، چاپ سيزدهم، قم،1383
4ـ احمدي ميانجي، علي، مكاتيب الائمه، انتشارات دارالحديث، چاپ اول، قم، 1426ق
5ـ احساني، محمد، نقش مادران در تربيت ديني فرزندان، قم، دفتر عقل، 1387، (سايت مركز پژوهش‌هاي اسلامي صدا و سيما)
6ـ‌ آقا يوسفي، علي رضا، روانشناسي عمومي، انتشارات دانشگاه پيام نور، چاپ اول، تهران، 1386
7ـ آذربايجاني، مسعود و ديگران، روانشناسي عمومي، انتشارات زمزم هدايت، چاپ ششم، قم، 1388
8ـ آشتياني، محمدرضا و ديگران، تفسير نمونه زير نظر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، بي‌چا، قم، 1362
9ـ ابوالقاسم حسين بن محمدبن مفضل، راغب اصفهاني، كرانه سعادت، ناشر نور نگار، چاپ دوم، قم، 1376
10ـ حسيني نيشابوري، سيد علي اكبر، سخنراني‌هاي استاد رفيعي (ويژه خانواده)، ناشر صالحان، چاپ اول، قم، 1390
11ـ حافظان، محمدرضا، مجله علوم انساني، شماره 1، 1375، (سايت نورمگز)
12ـ حسين‌زاده، اصفهاني، اكرم، نشريه شماره 53، به نقل از پايگاه حوزه، مرداد 1384، (سايت حوزه گنجينه)
13ـ حسين پور علويه، محمود، نقش مادران در تربيت فرزند، انتشارات جوانان موفق، چاپ اول، قم، 1388
14ـ دهخدا، علي‌اكبر، لغت نامه دهخدا، انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، بي‌جا، تهران، 1352
15ـ دشتي، محمد، ترجمه نهج البلاغه، مؤسسه فرهنگي تحقيقاتي اميرالمؤمنين، چاپ سوم، قم، 1381
16ـ رحمتي، حسين علي، پيام حوزه، شماره 25، بهار 79. (سايت حوزه)
17ـ رشيدي، حسين، حريم عفاف (حجاب از ديدگاه آيات و روايات)، انتشارات رازبان، نوبت چاپ سيزدهم، قم، 1385
18ـ رشيد پور، مجيد، آشنايي با تعليم و تربيت اسلامي با تأكيد بر روش‌ها، انتشارات انجمن اوليا و مربيان، چاپ نهم، تهران، 1386
19ـ سادات، محمدعلي، رهنماي پدران و مادران و شيوه‌هاي برخورد با كودكان، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ 18، تهران، 1387
20ـ صفي ياري، مسعود، پيامبر اعظم و مسائل خانواده، ناشر ظفر، چاپ اول، قم، 1385
21ـ صادق كوهستاني، عطيه، حجاب زينت برتر (حجاب از ديدگاه آيات و روايات)، انتشارات نسيم حيات،  چاپ اول، قم، 1385
22ـ طيب، مهدي، حجاب و حقوق زن در ترازوي انديشه و ايمان، انتشارات سفينه، چاپ اول، بي‌جا، 1373
23ـطباطبائی،سیدمحمدحسین،تفسیرالمیزان،مترجم سیدمحمد باقرموسوی همدانی،انتشارات جمهوری اسلامی،چاپ چهارم،جلد 3،تهران،1390
24ـ طباطبايي، سيد محمدحسين، ترجمه و شرح نهاية الحكمة، ترجمه علي شيرواني، انتشارات دارالكفر، قم ـ چاپ پنجم، 1389
25ـ طباطبايي، سيد محمدحسين، آداب زندگي پيامبر «سنن النبي»، مترجم لطيف راشدي، انتشارات تهذيب، چاپ هفتم، قم، 1385
26ـ ظهيري، علي اصغر، براي دختران، انتشارات روحاني، چاپ ششم، قم، 1387
27ـ عميد، حسن، فرهنگ عميد، انتشارات اميركبير، چاپ 27، تهران، 1384
28ـ عامري، حميده، گستره عفاف به گستردگي زندگي، بي‌چا، بي‌جا، بي‌تا
29ـ قائمي، علي، سازندگي و تربيت دختران، انتشارات انجمن اوليا و مربيان، چاپ هشتم، تهران، 1387
30ـ قاعده‌ زندگي از ريچارد تميلار، (سايت تبيان)
31ـ قائمي، علي، اسلام و تربيت دختران، انتشارات اميري، چاپ يازدهم، تهران، 1386
32ـ ـــــ، علي، نقش مادر در تربيت، انتشارات اميري، چاپ سيزدهم، قم، 1386
33ـ كاظم‌زاده قمي، سيد علي اصغر، جلوه‌هاي حكمت گزيده موضوعي كلمات اميرالمؤمنين(ع)، دفتر نشر الهادي، چاپ اول، بي‌جا، 1373
34ـ كاظمي خلخالي، دو هزار حديث از حضرت علي(ع)، انتشارات فؤاد، چاپ مكرر، بي‌جا، 1374
35ـ كليني، محمدبن اسحاق، برگزيده‌اي از اصول كافي، مترجم سيد جواد رضوي، ناشر بني الزهراء، چاپ اول، قم،1376
36ـ كوهي، محمدرضا، با دختران، انتشارات مشهد، چاپ اول، قم، 1386
37ـ كوهي، محمدرضا، آسيب‌شناسي شخصيت و محبوبيت زن با محوريت عفاف و حجاب، انتشارات امام علي بن ابي‌طالب، چاپ اول، قم، 1389
38ـ كريم زاده، اسماعيل و ديگران، آموزش آداب و مهارتهاي زندگي اسلامي، ناشر يادمان هنر انديشه، چاپ دوم، تهران، 1389
39ـ كريمي‌نيا، محمدعلي، دنياي دختران، ناشر پيام مهدي(عج)، چاپ هشتم، قم 1384
40ـ گرمرودي تبريزي، محمدرفيع، اشكهاي خونين در سوگ امام حسين(ع)، انتشارات كوثر، چاپ سوم، بي‌جا، 1385
41ـ مهدي زاده، حسين، پرسمان حجاب، انتشارات صهباي يقين، چاپ پنجم، قم، 1388
42ـ موسسه جهاني سبطين، حجاب حريم پاكي‌ها، ناشر موسسه جهاني سبطين، چاپ دوم، قم،1376
43ـ معين، محمد، فرهنگ فارسي معين، انتشارات اميركبير، چاپ 16، تهران، 1379
44ـ مطهري، مرتضي، مسئله حجاب، انتشارات صدرا، چاپ 77، تهران، 1387
45ـ مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، مترجم سيد عبدالحسين رضايي، كتابفروشي اسلاميه، چاپ دوم، تهران، 1364
46ـ مقدسي، محمد، در حريم حجاب، انتشارات نصايح، چاپ اول، قم، 1374
47ـ محمدي ري شهري، محمد، منتخب ميزان الحكمه، ترجمه حميدرضا شيخي و ديگران، انتشارات دارالحديث قم، 1425ق = 1383
48ـ ميرخندان، سيد حميد، حجاب در فرهنگ اسلامي، انتشارات مركز امور زنان و خانواده‌ نهاد رياست جمهوري، چاپ اول، تهران، 1387
49ـ محمدي اشتهاردي، محمد، حجاب بيانگر شخصيت زن (حجاب برتر)، انتشارات معاونت مبارزه با مفاسد اجتماعي ناجا با همكاري انتشارات ناصر قم، چاپ اول، قم، 1375
50ـ مطهري، مرتضي، پاسخ‌هاي استاد به نقدهايي بر كتاب مسأله حجاب، ناشر صدرا، چاپ بيستم، تهران، 1389
51ـ ميرخواني، عزت السادات، فصلنامه نداي صادق، شماره 24، گستره‌ عفاف در زندگي انسان، سايت حوزه.
52ـ مولايي، محسن، چگونه فرزند سالم و نابغه داشته باشيم، انتشارات قلم جوان، چاپ دوم، قم، 1387
53ـ ميخبر، سيما، ريحانه بهشتي (فرزند صالح)، انتشارات نورالزهرا(س)، چاپ بيست و سوم، قم، 1385
54ـ مطهري، مرتضي، تعليم و تربيت در اسلام، انتشارات صدرا، چاپ چهل و نهم، تهران، 1385
55ـ ملكي، حسن و ديگران، تربيت حسيني، ناشر زمزم هدايت، چاپ اول، قم، 1386
56ـ موسوي راد لاهيجي، سيد حسن، پدر ـ مادر ـ معلم ـ مرا خوب تربيت كن ، ناشر، امام شناسي و آثار الحجة(عج)، چاپ اول، بي‌جا، تابستان 1379
57ـ موسوي الخميني (ره)، روح الله، رساله توضيح المسائل، انتشارات هاتف مشهد، چاپ هشتم، مشهد، 1377
58ـ نصيري، عطاء الله، ماهنامه پيوند آموزشي ـ تربيتي، انتشارات رجا، تهران، 1390
59ـ نفري، يدالله، زيباترين واژه‌ هستي مادر، ناشر نفري، چاپ اول، قم، 1389
60ـوفائی،اعظم،صدف عفاف،انتشارات کانون اندیشه جوان،چاپ اول،تهران،1390
61-همداني، آيت الله نوري، جايگاه بانوان در اسلام، انتشارات مهدي موعود(عج)، چاپ سوم، قم، 1384.
ب) منابع عربي:
1ـ ابن بابويه، محمدبن علي، الامالي شيخ صدوق، مصحح ندارد، ناشر كتابچي، چاپ ششم، تهران، 1376
2ـ ــــــــ، علل الشرايع، انتشارات كتابفروشي داوري، چاپ اول، قم، 1385ش
3ـ ــــــــ، محمدبن علي، عيون الاخبار الرضا(ع)، مصحح مهدي لاجوردي، انتشارات جهان، چاپ اول، تهران، 1378
4ـ انيس، ابراهيم ديگران: المعجم الوسيط، ناصرخسرو، چاپ دوم، تهران، بي‌تا
5ـ ابن اشعث، محمدبن محمد، الجعفريات (الاشعثيات) مصحح ندارد، انتشارات مكتبة النينوي الحديثه، چاپ اول، تهران، بي‌تا،
6ـ برقي، احمدبن محمد بن خالد، المحاسن، مصحح: محدث، جلال‌الدين، ناشر دارالكتب الاسلاميه، چاپ دوم، قم، 1371
7ـ تميمي، عامدي، عبدالواحد بن محمد، تصنيف غررالحكم و درر الكلم، مصحح مصطفي درايتي، ناشر دفتر تبليغات، قم، 1366
8ـ ــــــــــــــــ، غررالحكم و دررالكلم، مصحح رجائي سيد مهدي، ناشر دارالكتاب الاسلامي، چاپ دوم، قم، 1410ق.
9ـ حميري، عبداله بن جعفر، قرب الاسناد (ط ـ الحديثه)، مصحح مؤسسه آل البيت، انتشارات مؤسسه آل البيت، چاپ اول، قم 1413ق
10ـ حر عاملي، محمدبن حسن، هداية الامه الي الاحكام الائمه عليهم السلام، مصحح آستان قدس رضوي، بنياد پژوهش‌هاي اسلامي گروه حديث، ناشر آستانه الرضوية المقدسة مجمع البحوث الاسلاميه، چاپ اول، مشهد، 1414ق
11ـ راوندي كاشاني، فضل الله بن محمد، النوادر (للراوندي)، مصحح اردستاني، احمد، ناشر دارالكتاب، چاپ اول، قم، بي‌تا
12ـ شريف الرضي، محمدبن حسين، نهج البلاغه صبحي صالح، مصحح فيض الاسلام، ناشر هجرت، چاپ اول، قم، 1414ق
13ـ شعيري، محمدبن محمد، جامع الاخبار، مصحح ندارد، انتشارات مطيع حيدريه، چاپ اول، نجف، بي‌تا
14ـ طوسي، محمد بن الحسن، تهذيب الاحكام، مصحح خرسان، عن الموسوي، ناشر دارالكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، تهران، 1407ق
15ـ فيض كاشاني، محمد محسن بن شاه مرتضي، الوافي، مصحح ندارد، ناشر كتابخانه اميرالمؤمنين(ع)، چاپ اول، اصفهان، 1406ق
16ـ كليني، محمدبن يعقوب، اصول كافي، مترجم آيت الله محمدباقر كمره‌اي، اسوه، چاپ سوم، تهران و قم، 1375
17ـ كراجكي، محمدبن علي،  معدن الجواهر و رياضة الخواطر، مصحح احمد حسيني، ناشر مكتبة المرتضوية، چاپ دوم، تهران، 1394ق، 1353ش
18ـ كليني، محمد بن اسحاق، كافي، مصحح غفاري علي اكبر و آخوندي محمد، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1407ق
19ـ ليثي واسطي، علي بن محمد، عيون الحكم و المواعظ، مصحح حسيني بيرجندي، حسين، انتشارات دارالحديث، چاپ اول، قم، 1376
20ـ منظور، محمدبن مكرم، لسان العرب، مصحح ميردامادي، جمال‌الدين، ناشر دارالفكر لطباعه و النشر و التواضيح دارالصادق چاپ سوم، بيروت، 114ق
21ـ منسوب به علي بن موسي، الفقه المنسوب، مصحح موسسه آل البيت، ناشر موسسه آل البيت، چاپ اول، مشهد، 1406ق
22ـ مفيد، محمدبن محمد، الاختصاص، مصحح، غفاري، علي اكبر و محرمي زرندي، محمود، ناشر الموتمر العالميه لا لفية الشيخ المفيد، چاپ اول، قم، 1413ق
23ـ مجلسي، محمدباقر بن محمد تقي، مرآة العقول في شرح اخبار آل الرسول، مصحح رسولي محلاتي هاشم، ناشر دارالكتب الاسلاميه، چاپ دوم، تهران، 1404ق،
24ـ مجلسي، محمدباقر ، بحارالانوار، مترجم جمعي از محققان، ناشر دارالاحياء التراث العربي، چاپ دوم، بيروت، 1403ق
25ـ نوري، حسين بن محمدتقي، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، مترجم موسسه آل البيت، انتشارات موسسه آل‌البيت، چاپ اول، قم، 1408ق
 
 
 
 


[1]. احزاب آيه 59